پیرزن پارچهای سفید روی سرش میاندازد شادی میکند، برای خودش هلهله میکند و کِل میکِشد و چندبار با عصا روی کوزه میزند. نویسنده با هر ضربه کوزه را بیشتر به آغوش میکشد و حالش بدتر میشود، زانوهایش خم میشود. خندهاش کم و کمتر میشود. دست روی قلبش میگذارد، پیچ و تاب میخورد ــ صدای رعدوبرق و باران ــ کوزه از دست نویسنده میافتد، میشکند. صحنه تاریک میشود. نقطهای که کوزه است روشن میشود. کبوتری از توی کوزه درمیآید و صدای بالش توی تاریکی صحنه میپیچد
خرید کتاب کبوتر توی کوزه
جستجوی کتاب کبوتر توی کوزه در گودریدز
معرفی کتاب کبوتر توی کوزه از نگاه کاربران
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کبوتر توی کوزه
خرید کتاب کبوتر توی کوزه
جستجوی کتاب کبوتر توی کوزه در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
مشاهده لینک اصلی