کتاب همنام

اثر جومپا لاهیری از انتشارات ماهی - مترجم: امیر مهدی حقیقت-دهه 2000

داستانهای آمریکایی قرن بیست


خرید کتاب همنام
جستجوی کتاب همنام در گودریدز

معرفی کتاب همنام از نگاه کاربران
اولین چیزی که میخوام در مورد این کتاب بگم اینه که فوق العاده روون نوشته شده بود. احساس من اینه که نویسنده نشسته و فقط نوشته و نوشته و نوشته تا وقتی که کتاب تموم شده... همون طور که من خوندم و خوندم و خوندم تا کتاب تموم شد...
تنها چیزی که تا قبل این از لاهیری خونده بودم یه داستان کوتاه بود که به اندازه خودش ازش لذت برده بودم...ولی این کتاب، هم نام، یه چیزی بیشتر از یه داستان کوتاه بود و خیلی بیشتر لذت بردم ازش...
تا قبل این کتاب، گوگول برای من نویسنده که داستان معروف شنل بود، که سال ها پیش تصمیم گرفتم بخونمش و هنوز نخوندم...ولی از این کتاب به بعد و حتی وقتی که بشینم و نوشته های گوگول رو بخونم، با اسم گوگول توی ذهنم یه چیزی تداعی میشه از این کتاب، از گوگول گانگولی...

هم نام، کتاب ساده و جذابیه... و من این دست کتاب ها رو دوست دارم... کتاب هایی که تا جایی که میتونن با احساسات آدم بازی میکنن...گاهی وقتا خوشحالت میکنن... گاهی عصبانیت میکنن... و یه زندگی رو تعریف میکنن...
زندگی ای که با یکم تغییر و اینور و اونور و میتونه زندگی یکی از ماها باشه...

من یه عادتی دارم که معمولا بعد خوندن یه کتاب ترجمه، متن انگلیسی رو هم باز میکنم و یه تیکه هایی رو دوباره خونی میکنم... جلو میرم و چیزایی که از ترجمه نپسندیدم رو به انگلیسی میخونم...گرچه ترجمه ی خیلی خوبی داشت این کتاب بازم رفتم سراغ متن انگلیسی... و تو متن انگلیسی بود که تازه این قسمت رو خیلی دوست داشتم...
“Try to remember it always,@ he said once Gogol had reached him, leading him slowly back across the breakwater, to where his mother and Sonia stood waiting. @Remember that you and I made this journey together to a place where there was nowhere left to go.”


مشاهده لینک اصلی
دوسش داشتم از خوندن توصیفای بیشمارش خسته نشدم انقد خوب توصیف کرده که همراه شخصیتای داستان انگار یزرگ میشی
فقط گاهی دلم میگرفت که شخصیت اصلی تغییر میکرد از آشیما به گوگول و بعد به موشومی و انگار اون قبلیا فراموش میشدن خصوصا آشیما

مشاهده لینک اصلی
مترجم لاهیری Maladies مجموعه ای بود که من بیشتر از آن لذت می بردم، بنابراین، متاسفم که متاسفم که من از خواندن اولین رمان کاملش ناراحت شدم - اما خوشحالم که گزارش می دهم که این یک تجربه عالی بود. نام نام یکی از آن کتاب است که به خوبی کار می کند، به طوری که یکپارچه، آن را سخت به شکستن آن را به قطعات مختلف حرکت می کند. من شخصا شخصیت ها را دوست داشتم (در حقیقت، من خوابیده بودم که خواهر Gogol خواهان داشتن کتاب شخصی بودم، بنابراین جذاب بودم حتی بازیکنان کوچک را پیدا کردم)، و تاثیر عاطفی این کتاب برای من قابل توجه بود . اما آنچه که من بیشتر از همه دوست داشتم، استفاده از داستان های خوب قدیمی قدیم در خدمت موضوعی بود که بین کشوری که ریشه های شما آن کشور است و کشور شما را در آن قرار می دهد گرفتار شد. من نمیخواهم رمانهای کافی بخوانم، اما در عوض آن را تغییر خواهم داد.

مشاهده لینک اصلی
به نظر می رسد این به طور خاص برای خوانندگان غربی بدون دانش فرهنگ هندی نوشته شده است. شما می دانید، تجاری، کار پوپولیستی با هدف به شما عطر و طعم از هند می دهد، شما با ازدواج های از پیش، پویایی خانواده هند، مبارزات مهاجران هندی، و غیره شوک، که در همان زمان به شما می دهد هیچ بینش واقعی را به ذهنیت خارجی که عجیب نیست. هیچ چیز جدیدی برای من در اینجا نیست من می گویم در اتاق های دیگر، عجایب دیگر می خوانم اگر شما به دنبال چیز کمتری هستید.

مشاهده لینک اصلی
شما قبل از این داستان را شنیده اید. Junot Diaz، Julia Alvarez، Anzia Yezierska و Edwidge Danticat تنها تعدادی از نویسندگان هستند که به نسخه های خودشان گفته اند. داستان همه آنها مشترک است: تجربه مهاجران در ایالات متحده. هر یک از نویسندگان فوق، این موضوع را از منظری متفاوت به نظر می رساند، اما کشش بین فرهنگ قدیمی (بومی) و جدید (مهاجر) همواره وجود دارد. جومپا لاهیر، نویسنده برنده جایزه پولیتزر، به این گفتگو باThe Nameake @ (اولین رمان او که به مجموعه داستان کوتاهش «Interprepreter of Maladies @ که پیولیتزر را برنده کرد» پیوست): داستان حماسی از ورود خانواده های Ganguli و تسخیر آن به جهان ایالات متحده است. داستان زمانی شروع می شود که اشک و او همسر (ازدواج مرتب شده)، آسیمه، به ماساچوست می آید که Ashoke دانشجوی تحصیلات تکمیلی MIT است. سال 1968 است. در ابتدای این رمان Ashima باردار است با اولین فرزندش، یک پسر. در فرهنگ بنگالی، مردم معمولا نام و نام حیوانات (نام مستعار) را دارند. آشوک هیچ مشکلی با نام مستعار برای پسرش ندارد: Gogol. متأسفانه، به دلیل انواع گریزناپذیری و سوء تفاهمها، نام رسمی ثابت کرده است که برای حل و فصل و حتی سخت تر به اجرا در آمده است. بنابراین Gogol Ganguli تنها با یک نام حیوان خانگی رشد می کند - که آمریکایی یا هند نیست یا نام خانوادگی ندارد. هیچ کس واقعا نگران این است که نام گوگول به اندازه ی منحصر به فرد است، به جز گوگول که اضطرابش به نامش به اندازه کافی ناخوشایند است و هیچ خارجی تاسف ضروری است در نهایت گوگول تصمیم به تغییر نام خود می دهد، اما نه پس از یادگیری داستان زندگی در حال تغییر که پدرش را الهام بخش گوگول نام خود را در وهله اول است. با وجود دوره گسترده ای که لاهیج می نویسد، تمرکز رمان ها محدود به شخصیت ها، به ویژه Ashima و پسرش. با وجود اصالت بودن که لاهیری به شخصیت های اصلیش به ارمغان می آورد، صحنه های خاصی به نظر می رسد مصنوعی باقی مانده است - احساس به طور همزمان غیرممکن و غیرممکن است. لاهیریس در اینجا نوشتن (هنوز نمی خواند داستان های کوتاه او را خوانده باشد) زیبا است بدون اینکه متقاعد کننده و یا بیش از حد خود آگاه باشد. داستان حیرت انگیز و قانع کننده با وجود این که بسیاری از منابع فرهنگی جهان دور هستند. حتی جالب تر این واقعیت است که من از تقریبا کل رمان تقریبا لذت می بردم با وجود داشتن تمایزی قوی از گوگول و چند شخصیت ثانویه. (گوینده بیشتر می داند که این به چه معنی است از سبک نوشتن / مهارت است، اما هنوز هنوز معلوم نیست که این اتفاق افتاده است.) با وجود نارضایتی های من در سراسر رمان، گوگول در پایان داستان خود تلاش می کند تا خود را از دست بدهد. nitpicks @ @ نام Names @ برای هر کسی که علاقه مند به تجربه مهاجران در آمریکا است، باقی می ماند. روایت لاهیری به جفری یوجینیدز @ میدلسکس @ که دامنه مشابهی دارد، رابطه سه نسل را با دیترویت دنبال می کند. @ The Nameake @ با تم های معمولی مشغول به کار است، اما، به عنوان هر کتاب خوب باید لاهیر این موضوعات را با شخصیت های منحصر به فرد خود جدید و اصلی و نوشتن فوق العاده

مشاهده لینک اصلی
این کتاب 3 بار برای مدرسه خوانده شده و به دلایلی هرگز آن را در اینجا نمیتوان دید

مشاهده لینک اصلی
دوم فکر نمی کنید: این کتاب به خوبی نوشته شده است. همه عناصر یک رمان خوب است: طرح های جالب و جذاب، نشان می دهد، شخصیت های به یاد ماندنی را که نمی توانید کمک کنید، اما با آن همدردی می کنید و به ما چیزی یا دو چیز در مورد بودن می آموزیم در صورت عدم تبعیض و یا بیگانه شدن، به حاشیه رانده می شود؛ زیرا ما با بسیاری از افرادی که با خودمان می گوییم متفاوت است. من در کشوری زندگی می کنم که در آن متولد شدم، اما دو خواهر و برادر دارم که در غرب زندگی می کنند (برادر بزرگتر در کالیفرنیا و خواهر بزرگتر وینیپگ)، و داستان های متفاوتی از مبارزاتم را در زمانیکه شروع کردم در آن کشور های دور افتاده زندگی می کنند. مادر 78 ساله من تنها در یک آپارتمان سالمندان در شهر ملی کانادا زندگی می کند و تقریبا بیست سال است که در آن آپارتمان سالمندان فیلیپینی وجود دارد بنابراین او می گوید گاهی اوقات او احساس می کند که هنوز در حال است فیلیپین با TFG (Channel فیلیپینی) در هر زمان که او بیدار و در داخل اتاق خود است. من مطمئن هستم که برادر، خواهر و مادر من احساس مشابه با زن و شوهر Ashoke و Ashimi در این اولین رمان توسط Jhumpa Lahiri (متولد 1967 ) به ویژه از آنجایی که برادر و خواهر من دو بچه دارند، اگرچه اولین فرزندشان Jonathan نامیده می شود (از طرف OT گرفته شده است؛ زیرا برادر من عمیقا مذهبی است، اما نه نوع مذهبی که نقل آیات آیات قرآن یا وبلاگ مذهبی را به عنوان نما برای پنهان کردن یک دروغ در داخل لباس گوسفند خود را پنهان کنید) و نه پس از یک نویسنده آسیایی مانند خوزه ریزال، هاروکوی موراکامی یا مو یان. در مورد زن و شوهر در این کتاب، آنها اولین فرزند گوگول را از نویسندۀ روسی نیکولای گوگل (1809-1852) نام بردند؛ زیرا Ashoke از حادثه قطار در حالی که خواندن یک کتاب توسط آن نویسنده را نجات داد. لاهیر الهام بخش از تجربیات خود است، زیرا نام واقعی او نیلنژانا شنونده است و زمانی که او در مدرسه درجه بود، معلم او فقط او را به نام @ Jhumpa @ نامید، چرا که تلفظ آسان تر بود. لاهیری یادآور شد: \"من همیشه از نام من احساس خجالت می کردم .... شما احساس می کنید که شما درد خود را فقط به خاطر اینکه کسی هستید.\" بنابراین، گوگل، شخصیت اصلی کتاب، از درک ساده بودن دلیل نامش استفاده نمی کند و میراث او را به عنوان یک بنگالی انکار می کند و زمانی که او رشد می کند، او دائما تلاش می کند تا هر چیزی را که هند به خود می گیرد، به سوی نادیده گرفتن خانواده اش بکشد. کنتراست توسط لاهیری در شخص خواهر کوچکتر گوگول به نام سونیا ارائه شده است، زیرا او نام انگلیسی دارد و از این رو در تلاش برای جذب مردم سفید پوست از آن است. نام چه چیزی است؟ همه چيز. ما از آن استفاده می کنیم هر روز - در دفتر ما ID های ما با حلق آویز ما گردن، کابین های ما نام ما، ایمیل ما امضا خود را به طور پیش فرض. به همین دلیل است که وقتی دخترم متولد شد، من و همسرم واقعا اطمینان دادیم که بهترین نام برای او انتخاب کردیم - نه خیلی سنتی، نه قدیمی، نه به غربی، بلکه نه پس از برخی از نویسندگان و یا بازیگر فیلم. تقریبا هیچ چیز نیست برای دوست داشتن در مورد این کتاب. فقط این که من هیچ تجربه دست اول از پرورش یک کودک در یک کشور دیگر نداشتم. من تجربه هایی داشتم وقتی که در سفرهای من به خارج از کشور به ویژه در کشورهای غربی احساس تبعیض شدم، اما آنها فقط چندین رویداد بودند و واقعا بزرگم را تحقیر نکردند. با این حال، ما واقعا نیازی به تجربه های مشابه از خودمان نداریم تا بتوانیم داستان های خوب را درک کنیم، درست است؟ نوشتن خوب نوشتن خوب است بدون توجه به اینکه ما می توانیم به داستان یا نه ارتباط داشته باشیم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب همنام


 کتاب غلبه بر قماربازی بیمارگون
 کتاب مرجع کاربردی jQuery
 کتاب رهبری به شیوه ی مادیبا
 کتاب ۲۵۱ ترفند در Microsoft Visual Studio 2010
 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین