کتاب سگ ولگرد

اثر صادق هدایت از انتشارات مجید (به سخن)-دهه 2000

Pat is a Scottish breed dog with two intelligent human eyes. He misses his puppyhood, when he could drink his mothers milk without any difficulties. He used to play with his brother and with his masters son. One day, Pats master and two others got into an automobile, called Pat and put him beside them in the car. A few hours later they arrived at Varamin square and got out of the car. His master and the other two were passing the alley when Pat picked up a scent. This scent of a female canine brought him close to insanity. Pat followed the scent. When he came back he couldnt find his master. From that day on, Pats misfortunes began. The inhabitants of that place differed from his master in feeling and behavior.


خرید کتاب سگ ولگرد
جستجوی کتاب سگ ولگرد در گودریدز

معرفی کتاب سگ ولگرد از نگاه کاربران
** spoiler alert ** قبل از اینکه خود کتاب رو بخونم خلاصه ی داستان رو میدونستم و چندتا تعبیر و برداشت مختلف ازش خونده بودم.

یکی از تعابیر اینه که:
این داستان از زمانی شروع می شه که انسان(سگ) در بهشت (خانه ی صاحبش) زندگی می کرد و به خاطر حوا(سگ ماده)از خدا(صاحبش) جدا شد و به زمین امد و با شرایط سخت زمین تا زمانی که امید به بازگشت دارد قابل تحمل است ولی از زمانی که قلاده ی صاحبش را به گردن دارد(به خدا اعتقاد دارد)، مردم جامعه رفتار خوبی دارند ولی از زمانی که این قلاده را باز می کنند (بی مذهب می شود) سگ ولگرد (نجس از نظر دین) محسوب می شود و همه ی جامعه با او بد رفتاری می کنند و بعد از مشکلاتی بسیار، خدایی جدید می یابد(شوروی مدینه ی فاضله در @آب زندگی@ هم به آن اشاره شده) که از او بی وفایی می بیند و تمام امیدش از دست می رود.

تعبیر دیگه اینه که هدایت توی این داستان شرایط جامعه کنونی آدمها رو بیان میکنه که در اون ارزشهای انسانها فراموش شده و از بین رفته و شخصیت @سگ ولگرد@ درست مثل یک آدم طرد شده ی جامعه ی امروز گمشده و بین بقیه آدمها احساس غریبگی و فلاکت میکنه.

و به گفته ی بعضی افراد هدایت توی این داستان سعی داشته خودش رو در جامعه ای که درونش زندگی میکرده مجسم کنه و گمگشتگی و غربتش رو بین آدما و محیط جامعه بیان کنه.



کتاب زیبا و خیلی خیلی غمگینیه؛ خیلی دردناکه.. فکر نمیکنم دیگه تا مدتهای زیادی سمتش برم. ولی واقعا ارزش خوندن داشت.

مشاهده لینک اصلی
اولین چیزی که از هدایت خواندم
هدایت زندگی من را هدایت کرد چرا که وقتی ۱۳ ساله بودم دور از چشم پدرو مادم شروع کردم به خواندن داستانهای کوتاه هدایت . شاید آن زمان کم حجمی کتاب ها باعث میشد علاقه مند به خواندنشان شوم . پدرم یک مجموعه ی کامل کتابهایش را داشت کتابهای سیاه زرشکی که دوران نوجوانی مرا تغییر داد
زمانی که دختر های هم سن و سال من به دنبال فیلم و سریال های روز بودند من در افکار سیاه هدایت غرق شده بودم .
حتما پدرو مادرم میدانستند که این کتابهای سیاه زرشکی ممکن است چه بر سر من بیاورند ، برای همین خواندنشان را ممنوع کرده بودند اما امان از روح سرکش من

از تفاوتی که داشتم ناراحت نبودم من زندگی را آرمانی نمیدیدم عاشق نمیشدم واقع بین بودم حتی در نوجوانی این تفاوت دوست داشتنی بود

متشکرم اقای هدایت هرچند باعث شدید سالها از کتابهای فارسی دور بمانم

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سگ ولگرد


 کتاب غلبه بر قماربازی بیمارگون
 کتاب مرجع کاربردی jQuery
 کتاب رهبری به شیوه ی مادیبا
 کتاب ۲۵۱ ترفند در Microsoft Visual Studio 2010
 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین