کتاب جاده

اثر کورمک مک کارتی از انتشارات مروارید - مترجم: حسین نوش آذر-دهه 2000

پدری و پسر کم سن و سالش، سرزمینی سوخته و ویران‌شده را در می‌نوردند و به آرامی به سوی ساحلی ناشناخته پیش می‌روند. در چشم‌اندازهای ویران، هیچ چیز حرکت نمی‌کند، مگر خاکستری که باد آن را می‌پراکند. آن‌ها چیزی ندارند به جز تپانچه‌ای برای دفاع از خودشان در برابر مردانی که سایه وار در حرکتند، لباس‌های کهنه، یک گاری غذای یافت شده از میان زباله‌ها و مردارها و مهم‌تر از همه یکدیگر. شاهکار مکارتی در آن است که در چنین فضای هول‌انگیزی، معجزه‌ی انسانیت تزلزل‌ناپذیر را، با جذابیتی وصف‌ناپذیر به تصویر می‌کشد.


خرید کتاب جاده
جستجوی کتاب جاده در گودریدز

معرفی کتاب جاده از نگاه کاربران
خدایا این یک کتاب درخشان، غم انگیز، زیبا است، اما یک احساس عاطفی هولناک، هر چند با جنبه های شگفت انگیز (آنها همیشه به چنگال امید، هر چند ضعیف). PLOTThere وجود ندارد. اما این کار من خوب است در آینده ای نزدیک، یک مرد و پسرش در جنوب، در سرتاسر سرزمین های سرد، خاکستر، خاکستر و رها شده اند، که تمام کالاهای دنیوی خود را در یک واگن برقی خریداری می کنند. آنها برای زنده ماندن تلاش می کنند و هرگز از حمله می ترسند، به خصوص به این دلیل که برخی از بازماندگان اندکی به نوعی طغرل اعمال کرده اند. اغلب اوقات تقریبا هیچ اتفاقی نمی افتد، اما این باعث می شود که همه چیز بیشتر قانع کننده باشد. این پسر بسیار تخیلی، دلسوز، اخلاقی و ترس است - یک ترکیب دشوار در شرایط. عشق و محبت عمیق بین مرد و پسر وجود دارد که هر کدام غریزه زنده ماندن خود را به سوی دیگران می گذرانند. در اضطراب خود، جنبه های روابط خود را به لحاظ روحی می رسانند، و برخی از گفتگوهای آنها تقریبا بشری است، که همیشه با تضمین اینکهGood guys @ و چیزهای @ ok @ می شوند، با این وجود بدون تبدیل شدن به ظاهری، بیشتر از اینکه دیگران را ملاحظه نکنند، بیشتر در معرض خطر هستند، و در یک لحظه متوجه شدم که @ @ @ واقعی چقدر بوده و ممکن است تصور یا پارانویا باشد، اما این شک و تردید گذشت. هر فاجعه ای که باعث تخریب شد (هرگز توضیح داده نشد) چند سال پیش بود و پدر متوجه شد که علیرغم نزدیک بودنش، بعضی اوقات به پسر، خودش بیگانه بود. یک موجودی از یک سیاره ای که دیگر وجود نداشت. @ RYING STYLEVery متمایز و بحث برانگیز است. این نوشته در یک سبک ضمنی، تا حدودی شاعرانه (@ cold storm dark @) نوشته شده است، اغلب جدا (شخصیت ها هرگز نامیده می شود) و تقسیم شده، مطابقت با تنظیم کتاب. حتی علامت های نقل قول و apostrophes تقریبا وجود ندارد (استفاده می شود تنها در جایی که عدم حضور آنها ممکن است ابهام ایجاد، به عنوان مثال بود و). در ابتدا، من این زبان را تقلید کردم و به ویژه پرانتزایی های حیرت انگیز و خشمگینانه را برانگیختم، اما زمانی که اجازه دادم آن را به عنوان یک شعر ترتیب دهم، مینیمالیسم به مناسبت تقدیر من تبدیل شد. در حقیقت، این تا حدودی اثر داستان را افزایش می دهد، و نه منحرف کردن از آن. اگر به عنوان یک شعر نثر به عنوان تایپست به کار رفته باشد، ممکن است هک های کمتری را جمع آوری کند. در واقع من فکر می کنم من فکر می کنم یکی از دلایلی که برخی از مردم نمی دانند @ این کتاب این است که آنها آن را به عنوان یک رمان است که اصلاح نشده است، به جای خود را در آن به عنوان یک شعر نثر غرقه خوان است. بسیاری از عبارت فوق العاده ای عجیب و غریب ساخته شده است @ برف سقوط کرد و سقوط کرد @ که از صفحه منفجر شد و همچنین در مورد Language Log بحث شده است: http://languagelog.ldc.upenn.edu/nll/....RELATED WORKSA فیلم بیرون می آید در پاییز این می تواند عالی باشد، اما اگر آنها سعی می کنند آن را بیش از حد شاد داشته باشند، هدف خود را از دست می دهند. آپدیت: من فیلم را دیدم و تحت تاثیر قرار گرفت (و شگفت زده شدم)، اما همچنان کتاب را ترجیح می دهم. نگران نباش: امید زیادی برای Outer Dark (بررسی من اینجا http: //www.goodreads.com/review/show/ ...)، اما متاسفانه من واقعا این را دوست نداشتم. من مطمئن نیستم که آیا کورم مک کارتی بیشتر بخواند یا خیر.

مشاهده لینک اصلی
لطفا در حالی که من صورت خود را با دستانم بسته می شوم و آرام آرام می شوم. در یک آمریکایی پس از فروپاشی کشیدن و خطرناک، یک پدر و پسر بی نام، غذا را می لرزاندند، به دنبال پناهگاه می روند و سعی می کنند برای جلوگیری از راهزنان و افرادی که به آنها احتیاج داشتند فاجعه این دو، در کنار سبد زنگ زده خود، به جاده ها سفر می کنند، زیرا آنها باید باشند. جایگزین مرگ است. من تحسین بر این واقعیت است که هیچ توضیحی در مورد اینکه پایان جهان چه اتفاقی افتاد و به همین دلیل برخی از افراد زنده ماندند. چند فلسفه وجود دارد، اما آنها باید با روابط انسانی، نه برخی از طاعون، و با کیفیت رویایی در مورد آنها وجود داشته باشد. این اولین کرمک مک کارتوی من است، و برای مدتی متناسب با سبک نوشتاری او زمان زیادی را صرف کرد. نقل قول های گفتگو وجود ندارد احکام اغلب بی رحم هستند انقباضات هیچ آپوستروف ندارند. زبان شاعرانه است، گرچه نه گلبرگ و نه بیش از حد. ابتدا رمان را دردناک برای خواندن یافتم. این خیلی ناراحت کننده و بی رحم بود و شخصیت ها هیچ هدف دیگری برای بقا نداشتند: پیدا كردن یك قدم بعدی كالاهای كنسرو، پیدا كردن روغن برای یك لامپ، پیدا کردن پتو برای محافظت از آنها از سرما، اطمینان از اینکه کفش های آنها از بین می رود. در نهایت، عشق بین پدر و پسر کتاب را قلبش می دهد و کمی به امید خواننده می افزاید. مرد باید از طریق مثال دانش و بشریت را به پسر تحویل دهد. اما به طریقی پسر بچه پدرش را به همان اندازه آموزش می دهد. هیچکدام از این ها از لحاظ دور از ذهن نیست. با نشان دادن یک جهان غریب که در آن هیچ چیز رشد نمی کند، مککارتی قطعا از ما می خواهد که فضیلت اسرارآمیز زمین را درک کنیم. موضوع تمپلیت روز بعد و متحرک. و یک کتاب فراموش نشدنی.

مشاهده لینک اصلی
جاده یک داستان دردناک، زیبا، وحشتناک، دلیر و محتاطانه در مورد یک پدر و پسرش است که من را از صفحات بازشوی خود به منحرف ساخت تا نتیجه گیری کند. من به خاطر داستان های پس از آخرالزمان، ناسزا می گویم، که همه به نظر می رسد در نهایت در موزه های تبلیغاتی قرار می گیرند. شما داستان هایی را می بینید که در آن گروهی از بازماندگان تلاش می کنند تا زنده بمانند و فقط به گروه دیگری از بازماندگان بپیوندند، که، با وجود ظاهر اولیه، از جامعه به اندکی بیشتر از جانوران منتقل شده اند. جاده به صراحت این داستان نیست. جایی که بسیاری از ادبیات پس از آخرالزمان با افزایش اندک خود، از نظر منشأ این ژانر به دور از هرچیزی متفاوت هستند. رمان McCarthy بر روی یک پدر و پسر نامشخص تمرکز می کند که از طریق آنچه که شاید بدترین آینده ای است که تا به حال خوانده ام، از بین رفته است. جهان در خاکستر پوشیده شده است، خورشید از بین رفته است، غذا خیلی کم است که کانبالیسم عادی است و به عنوان زمستان دو رهبر ما در معرض خطر بزرگ قرار می گیرند. با استفاده از این قهوه ای خاکستری، سیاه و سفید، مک کارتی رابطه ای با رنگ های روشن دارد. برای این رمان واقعا یک رمان پدر و مادر، عشق ناپیدا و طولانی است که ما برای آنهایی که دوست داریم برویم. مکالمه تکراری بین پسر و پدرش وضعیت آنها به عنوان حامل آتش است. در حالی که در ابتدا به نظر میرسد یک چالش ارزان بود، با پایان رمان، من از اینکه چگونه واقعا این رمان را روشن کرد، متأسف بودم. لحظاتی که بین پدر و پسر به اشتراک گذاشته شده، عشق و عجیب بودن را نشان می دهند. در تلاش انسان برای حفظ قسمت های تاریک جهان از پسرش، به رغم همه جا بودنش، خواننده می داند شخصیت مرد است. لحظات بسیار زیادی هستند و به خوبی نوشته شده اند که از طریق تجدید نظر ضعیف من خسته شده ام. کافی است بگویم که این لحظات بدون آرامش، تظاهر و یا دروغین تحویل داده می شود. رمان خام است و نه تنها از جهان و یا احساسات، بلکه از نوشتن نیز می آید. تنها ملاقات قبلی من با مککارتی چهار تا پنج سال پیش بود که من تلاش کردم تا از طریق مریدین خون اقدام کنم. اگرچه مدت زمان طولانی بین رها شدن از آن رمان و خواندنش از جاده بوده است، من باید تعجب کنم که آیا من در مورد سابق بیش از حد خشن بودم؟ مککارتی مقدار زیادی دستور زبان را نادیده می گیرد، ترجیح می دهد که کاما، علامت نقل قول ها و apostrophes را برای کمترین حد لازم برای انتقال ایده خود ترجیح دهد. گرچه من به طور معمول این را نمی فهمیدم، برای شعر من در این زبان غیرممکن بود، که بسیار شبیه به تنظیم آن، از اعتراض محروم بود. جاده یک ریشخند است که خواندن دارد، بدون شک در مورد آن است. اگرچه برای تمام وحشت و غیرانسانی بودن آن، من به پایان رمان آمدم و آن را به عنوان یک رمان نهایتا امید پر کرد. هرچه بیشتر، یک ماجراجویی قانع کننده در آن است که داستان در مورد مبارزه برای زنده ماندن است. آنچه این رمان را دارد، داستان دیگری است که داستانی آخرالزمانی دارد: قلب. علیه جریان تخریب بی وقفه یک مرد و پسرش ایستاده و عشق آنها در برابر آتش سوزی انسانیت قرار دارد، جوهرهایی که جوامع ما ساخته می شوند. من نمی توانم این رمان را به اندازه کافی توصیف کنم، و قطعا من از مککارتی نیستم.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب تکان دهنده، دوست داشتنی، پیشگامانه چشمگیر، زیبا نوشته شده است. من بدون تنفس از طریق آن خواندن داشتم، منظورم این بود که فقط می دانستم که در صفحه بعدی چه خبر است، و گریه چند بار. بدون شک یکی از بهترین کتاب ها، اگر نه بهترین، هرگز خوانده ام ...

مشاهده لینک اصلی
ترور ستاره برهنه، به عنوان روز روشن و قابل تمسخر در شدت آن است. وحشتی که چشم خود را بر روی شما قرار می دهد، فرمان دادن شما را در چکمه های خود را به زمین زدن و تجزیه به قطعات. این کتاب این نوع نگرانی سرد است که خون شما را مانند زهر محکم می کشد و قدرت خود را در حالی که با هم بخوانید، از بین می برد. وحشت در دنیایی که زندگیش در هر دو جهت زنده ماندن برای دیگر بازماندگان یا شکار و تعطیل کردن برادرهای دیگر برای زنده ماندن است، واقعی می شود، همانطور که نور خورشید صبح از طریق پردهای گاویز به اتاق شما ریخت. مشکل با داستان داستانی (ادبی و غیره) این است که اگر شما یک کتاب را از این ژانر خوانده اید، تقریبا همه آنها را خوانده اید. و این اعتراف نهادینه شده ای که من باید در این زمینه انجام دهم این است که من بسیاری از آنها را خواندم - این لذت گناه است؛ من واقعا گناهکار نیستم که یک بار در یک لحظه سرزنش کنم. اما هنگامی که تمرکز بحث در مورد دودویی ها به یک کتاب به طور کلی خوانده شده مانند \"جاده\" جابجایی می کند، آن ها از نقدهای منفعانه و منفی برخوردار می شوند و از بی طرفی و ستایش بی نظیر ناامید می شوند. کلاسیک Cormac McCarthys همچنین کمتر از پاسخ های مشتاق از تعداد قابل توجهی از داوران کسب کرده است. فکر می کنم بعضی فکر کردند که استعاره هایش برای طعم و مزه اش بیش از حد پر زرق و برق است. در حالی که بقیه او را پیدا کرده است که تکراری و کسل کننده است. به اندازه کافی نمایش داده می شود اما من این کار را نکردم. برای به دنیا آوردن دنیا، جایی که هیچ چیز برای انجام تغذیه به وجود نیامده است، واضح است که نویسنده به سختی به جزئیات دقیق عمل کشیدن یک کوزه و نوشیدن آن از آن احتیاج دارد. مونوتون در حالی که این اقدامات بی اهمیت را تصدیق می کند، حقیقت دلخراش را بیان می کند که چقدر گرانش به امور مربوط می شود و حتی در یک شیوه زندگی گذشته، نادیده گرفته شده است. بنابراین، من حاضر به شرکت در شکایات نیستم. واکنش بسیار احشاء و رقیق ناپذیری که روایت از من به عنوان یک خواننده به وجود آورد، موجب شد من از تحمیل هدیه مککارتی برای استفاده از همان گونه های قدیمی از سبک های مختلف برای ارائه چنین تفسیر دقیق در مورد شرایط بشر، خودداری کنم. و علیرغم تندرستی و نیهیلیستی آن، جاده من را با دست زدن به سوژه خود به عنوان حساس به عنوان یک رابطه پدر و مادر، که اغلب در بسیاری از روایت های خیالی، اما با موفقیت های مختلف متفاوت است، غافلگیر کرد. بیش از هر گریختگی القا کننده اشک، ارتباطی که در اینجا نشان داده شده، شباهتی بسیار وحشتناکی به چگونگی واقعیت دارد. دو نفر بی نام و نشان ما، یک پدر و پسر خجالتی که این مسیر ظاهرا بی انتها را از بین می برد با آوارهای دنیای قدیم رفته و انعکاس شیوه زندگی دیگر دیگر حفظ نشده، به نظر من، نمایندگان اکثریت بزرگی از انسان ها پدر به عنوان یک نوع اسفنج وحشتناک عمل می کند، که در معرض فشارهای ناشی از سرنوشت سرنوشت است که آنها را در این بی رحمانه و بی رحمانه در انتظار او می گذارد، در حالی که محافظ پسر از همان است. و همانطور که درد و رنج این سفر خداحافظی پدر و مادر را به نقطه بازگشت نزول می کشد، کودک با خشونت های جهان در سرتاسر آشنا می شود و به آرامی راه هایی را نشان می دهد که می تواند همه ی ناراحتی ها را حفظ کند و وجود خود را حفظ کند بدون هیچ گونه چارچوب قانونی. آیا این چیزی نیست که اکثریت انسان به دنبال حلقه بی نهایت هستند؟ زنده ماندن و به هیچ وجه به دردسر نیامده است. پس از دوران کودکی، شعار بر روی شعاع خالص ذهن ما پاره شده است. همه ی وحشت هایی که در این زوج پدر و پسر قرار دارند، از برخورد شانس با گروه های خشمگین از مبارزه با تهدید آشکار گرسنگی و سردی تلخ که آنها را به استخوان می چسبانند، می تواند به عنوان تلخی های همه چالش ها تبدیل شود. از زندگی که به طور جداگانه همه ما باید با آن مبارزه کنیم. جاده استعاری تنها یک میدان معدن دیگری است که هرگز نمیتواند نوعی از آلودگی را پیش بینی کند، یک گام اشتباه ممکن است از راه برسد. تمام قوانین غیر قانونی که به موجب آن دنیای یکپارچه اداره نظم و سازماندهی شده به گرد و غبار تبدیل شده است، عمیقا به چرخه بی رحمانه بی عدالتی که توسط تمدن به اصطلاح ما بنا شده است، یادآور می شود. درست همانطور که ضعیفان در این دوطرفه زنده می مانند و زخمی می شوند، ضعف و ظلم و ستم قربانیان نوعی قوم گرائی اقتصادی هستند که در قوانین واقعیت ما تثبیت شده اند. مقیاس ها تا به حال به نفع کسانی است که قدرت را در برخی از شکل استفاده می شود؛ در این دودویی، مالکیت یک سلاح است؛ در ما مالکیت ثروت است. @ آخرین نمونه از چیزی کلاس با آن را می گیرد. نور را روشن می کند و رفته است. به اطراف نگاه کن همیشه طولانی است اما پسر می دانست که چه می داند. همیشه تا به حال هیچ وقت نیست. @\nمن را ناراحت می کند که خط جداسازی بین دوطرفه تصور و یک موجود واقعی وجود دارد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جاده


 کتاب غلبه بر قماربازی بیمارگون
 کتاب مرجع کاربردی jQuery
 کتاب رهبری به شیوه ی مادیبا
 کتاب ۲۵۱ ترفند در Microsoft Visual Studio 2010
 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین