کتاب برف

اثر اورهان پاموک از انتشارات پوینده - مترجم: مصطفی علی زاده-دهه 2000

یک شاعر تبعیدی به نام Ka به ترکیه باز می گردد و به شهر فرشته ای که به شهر کارس می رود سفر می کند. هدف ظاهری او این است که در موجی از خودکشی در بین دختران مذهبی ممنوع شود که سرشان را پوشانده باشند. اما کا همچنین توسط خاطرات خود را از Ipek تابشی، که اخیرا طلاق گرفته است، کشیده شده است. در اثر بارش برف و سوء ظن جهانی، کا دستاویز خود را با ارقام اعم از شوهر پیشین Ipek به یک تروریست کاریزماتیک دنبال می کند. یک هدیه از دست رفته با ناگهانی عصبانی می شود. عصر طلایی تئاتری در قتل عام. و پیدا کردن خدا ممکن است مقدمه ای برای از دست دادن همه چیز دیگر باشد. لمس کردن، غم انگیز کمیک، و با تعلیق مغزی همگی، Snow به ارتباط ما با لحظه کنونی بسیار زیاد است.


خرید کتاب برف
جستجوی کتاب برف در گودریدز

معرفی کتاب برف از نگاه کاربران
این کتاب حدود 4 سال پیش به زودی پس از عضویت در Goodreads به من توجه کرد. بنابراین، هنگامی که آن را به عنوان یک گزینه برای چالش این چهارم آمد، من خوشبختانه آن را در لیست من قرار داده است. من بیش از حد خجالتی بودم که آن را پایین بیاورم. پرویز عابر پیاده و بی علاقه است، گاهی اوقات خسته کننده است. هیچ پیشرفت شخصیتی وجود ندارد. زنان زیبا (و یا چربی) هستند، و یکی از شخصیت های مهم، اما جزئی، چشم آبی دارد. این به عنوان توسعه شخصیت محسوب نمی شود. با این وجود بزرگترین اعتراض من محتوا است. گفتگوی مکرر و متنفر از اسلام سیاسی که حمله به غرب است، وجود داشت. برای اینکه عادلانه باشد، این شخصیت اصلی نیست. در حقیقت، او معمولا هدف این سخنان نفرت انگیز را به عنوان نماینده غرب آتئیستی هدف قرار داد. من نمی دانستم که او یک ملحد بود، تا زمانی که چنین گفته شد، پس از مدت ها متوجه شد که برف او را به خدا سوق می دهد. من آن را غیر قابل باور یافتم که از هیچ جایی یک بی ایمان به خدا فکر می کنم زمانی که او برف را دیدم. این است که در کتاب های Boxalls 1001 شما باید قبل از مرگ بخوانید. نظرات متفاوت است فکر من این است که بدون خواندن این، راحت تر و خوشبخت تر می شوید.

مشاهده لینک اصلی
این چهارمین رمان پوموک من است و بیشتر از کارهایی که من انجام می دهم، هرچه بیشتر بخواهم کار خود را بخوانم. اولین کسی که خواندی، در دانشکده: قلعه سفید میخواندم. همه چیزهایی که می توانم به یاد بیاورم این است که من واقعا آن را دوست داشتم و باعث شد که من بخواهم پاموک را بخوانم (حالا باید دوباره آن را بخوانم). سپس چند سال از کالج، نام من سرخ است و سعی کردم آن را بخوانم. این خوب بود قبل از لیست های خوب و من هیچ کسی برای من را از سرخوردگی نجات داد، بنابراین من متوقف خواندن آن فکر کردن ID آن را بعدا در برخی از نقطه. من آن را اخیرا با گروه خاورمیانه / شمال آفریقا خواندم که در لیست های خوب قرار داشتند و تجربه ای فوق العاده جالب داشتند. انگشتم را تکان دادم و خودم را جوان تر کردم تا راحت از دست بدهم. به خصوص به این دلیل که نام من قرمز نیست، تنها تلفات کتاب از تجربه قبلی بود. این باعث شد که من از تلاش برای خواندن برف عاجز باشم، هر چند که می دانستم که با موضوعاتی که من را مورد توجه قرار می دهند و در آن به خوبی قابل خواندن هستند، لزوما در متن ترکیه نیست، اما نباید ترسید. حدود یک سال پیش من موزه بی گناهی را از کتابخانه گرفتم. صادقانه بگویم: با یک آستین محافظ کتابخانه های پلاستیکی سخت بود، آن خیلی سنگین بود، آن را هنر پوشش جذاب ... من مجبور بودم آن را داشته باشد. من شروع کردم کمی محتاط بود، اما آن را به من مجهز کرد. من آن را دوست داشتم. در انتها پاموک کتاب را به برف پیوند می دهد و آن را مانند یک سریال برای من بود. من بیشتر نخواهم شد. و اکنون من آن را خواندم، به لطف رهبر گروه جهانی های جهان، قرار دادن آن در برنامه برای آغاز تحقیق ما در مورد ادبیات ترکی. من هنوز هم باید در بحث در این گروه قرار بگیرم. به طور معمول در گفتگوها شرکت می کنم، اما این کتاب به نمایش می گذارد و باز می شود و باز می شود ... من فقط می خواهم آن را برای خودم تجربه کنم بدون دخالت واکنش های دیگران. بخشی از دلیل من برای انجام این کار، ترس از اسپویلرها نیست، اما پاموک یک نویسنده محرک است و می خواستم فقط در خلق او برای من ایجاد شود. من فکر می کنم این یکی از چیزهایی است که من بیشتر در مورد Pamuk در حال حاضر که من خود را در آغوش کار: او سبک است. ممکن است سبک منحصر به فردی نباشد، اما مشخص است. با این حال هر کتاب فردی است که فضای بسیار خاص خود را دارد. شما می دانید که شما کاملا خواندن یک رمان پاموک را انجام می دهید، اما هیچ رمان دیگر پاموک (یا هر رمان دیگر برای آن موضوع) را خوانده اید. من می خواستم در آن گم شو کنم، و من هم انجام دادم. من به طور معمول ناراحت و نا امید می شوم اگر من یک کتاب را به اندازه کافی به پایان نرسانم. من این را برای مدت بسیار طولانی تر از آنچه که در نظر داشتم خواندم، اما من از آن پشیمان نیستم. نوشته ی او تا حدودی گوشتی است، اما اگر به خود اجازه ندهید فقط دندان هایتان را از بین ببرید، تقریبا گوشتی است. در مورد خود کتاب - لایه هایی برای این داستان وجود دارد و من مطمئن نیستم که همه آنها را به درستی جذب کنم. همچنین بعضی از جنبه هایی که برای من عجیب بود وجود داشت و من هنوز سعی می کردم انگشت خود را بر روی آن قرار دهم، بنابراین من می خواهم در مورد اظهار نظر در مورد آن ها صحبت کنم. من هنوز هم باید به بحث و گفتگو بپیوندم، و من فکر می کنم فقط یکبار ممکن است دوباره آن را بخوانم.

مشاهده لینک اصلی
برنده جایزه نوبل برف رمان (ادبیات) سال 2006، اورهان پاموک، مورین آزادانه ترجمه، بالا بردن خطای انسانی به اعتراف به وجود خدا و پیدا کردن عشق واقعی در میان درگیری میان تفکر رادیکال اسلامی با ایده آزادی Barat.Berlatarbelakangkan شهر کوچک در کوه ها، قارص که در شرق آناتولی، ترکیه رای دادند، رمان نمایش کریم Alakusoglu، بهتر است به عنوان کا، شاعری که یک پناهنده سیاسی در آلمان به مدت 12 سال، به سرزمین مادری خود بازگشت و به جمع آوری دلیل memori.Dengan را به یک بیانیه مطبوعاتی در استانبول در تراژدی شناخته شده خودکشی در میان زنان محجبه که بیماری همه گیر و محلی انتخابات غیر قابل کنترل می شود، به سعی در پنهان کردن نیت واقعی بازدهی با همکلاسی های سابق پیوست، Ipek.Salji ضخامت پایین در منطقه کوهستانی قارص نه تنها نوستالژی و مالیخولیا بیرون کشیدن در این رمان ، حتی تبدیل به یک مرز رویدادهای مهم در این داستان، کودتای Sunay زعیم گروه تئاتر که سکولاریسم Atarturk.Ini پشتیبانی از زمان کودتای رخ داده در قارص از جهان خارج قطع با توجه به برف جاده ها بسته شدن به شهرستان، در نتیجه دادن هوا از رمز و راز به بسیاری از مسائلی مانند جنگ اسلامی سکولار، روسری، فقر، خودکشی و مداخله قدرت tentera.Rampasan مشخص شده اند با ارائه نسخه هایی از تئاتر کلاسیک، پدری من یا من سر شال گردن، در نتیجه تبدیل به هم بزنید در میان دانش آموزان مدارس دینی را به عنوان آن را نشان می دهد صحنه از بازیگران زنانی که حذف درب، سپس به دنبال صحنه membakarnya.Ia تصور را به خواننده سمت چپ زمانی که سربازان یورش برده و به روی صحنه مهمات به سوی مردم که فکر می کرد که بخشی از تئاتر به طوری که خونریزی بوده، و به دنبال دستگیری های گسترده، بسیاری از دانش آموزان اخراج agama.Novel آوردن Ka de تنها انواع شخصیت با شخصیت های مشخص مواد تشکیل دهنده مانند آبی افراط گرایان به عنوان کاریزماتیک؛ Necip (یک دانشجوی آرمانگرا و مشتاق نویسندگان داستان های علمی تخیلی جهان)؛ Kadife (حجاب رهبران زن) و Sunay (نمایشنامه نویسان که به قدرت رسیدند.) جالب این استفاده از رمان از دو دیدگاه، یعنی حرکت به خط اصلی داستان فیلم برف، در حالی که هر دو دیدگاه نویسندگان توسط یک دوست خوب از شخصیت کا، که می گوید داستان از کا اورهان در تحت الشعاع قرار گرفت فرم laporan.Orhan به نظر می رسد به خواندن یک دفترچه یادداشت در حالی که در قارص، علاوه بر یک ماموریت برای دریافت یک نوت بوک سبز حاوی 19 شعر نوشته شود در حالی که او در شهر بود، اما پس از دریافت کننده kematiannya.Karya جایزه نوبل در سال گذشته ناپدید شد سردرگمی تایید که دور مانند در زندگی جامعه ترکیه که شامل ترس بدون اساس در اسلام، ایدئولوژی سرسختی شر سکولار حفظ آتاتورک و شور و شوق به اروپا پذیرفته شود.

مشاهده لینک اصلی
اگر به حجاب فکر کنم، به بحث تلویزیون در مورد مشروعیت مشروعیت بخشی از زنان اسلامی در سرزمین اروپایی یاد می شود. فراتر از گفتمان مشروع در امنیت عمومی، جوانه مثل قارچ وظیفه زنان ملاحظات، سوال فقط به خاطر آنها به جنس زن تعلق (و در نتیجه، قادر به مطلق هر چیزی برای دسته کل، با توجه به منطق بحث نشان می دهد)، خطر حجاب برای شرافت زنانه است. به دنبال رشته از platitudes بر نیاز به زنان، زنانessere @ (قسم می خورم، LHO شنیده) بدون ترس از مرد، و تمام کسانی که سخنرانی نما به عنوان فمینیست چون © حتی شیک رادیکال بسیار پر زرق و برق (و زن) است. آنچه که در این بحث که به دنبال تعمیق یک موضوع مهم پر کردن آن با هیچ چیز از دست معنی کلمات، که اگر آنها به عنوان معنای منحصر به فرد، سنگ مرمر، تحت تعقیب الهی حال استفاده است. عزت چیه؟ چرا زنان باید از مردان متفاوت باشند؟ و از این رو عذاب آور است که استفاده از حجاب زن را به قتل می رساند؟ اگر این درست است که در برخی از کشورها، به عنوان Liran، زنان توسط قانون ملزم به پوشیدن حجاب، آن هم درست است که در همه جا شما را پیدا خواهد کرد که اسلامی آگاهانه تصمیم به استفاده از آن بدون تحمیل. آنها ناخودآگاه تحت linflusso از فرهنگ خود (و یا خانه انسان) عمل می کنند یا واقعا روسری را به عنوان یک منبع کرامت؟ دشوار است پاسخ یکنواختی را بیاورید، فقط به این دلیل که آن وجود ندارد. این که آیا شما حزب dellaccavallamento ران به عنوان ابزار استقلال زن هستند و یا شما قبول برای قرار دادن یک @ @، اما در پایان از اعتقادات خود را، این کتاب را متحیر خواهد کرد. چرا © @ @ برف مدیریت می شود شرمنده از خود © loccidentale نیز بیشتر به فرهنگ های دیگر باز، آنچه که ما مشاهده هر غریبه واقع از طریق فیلتر نسبیت فرهنگی، باور بی طرف است. پاموک آماده برای ارسال در مدار کوتاه است، قرار دادن در برابر چشمان ما یک مورد که در حال حاضر به خودی خود © منزله یک رمز و راز به loccidentale امروز: ممکن است که دختران خود را به دلیل ©، ممنوع است استفاده از چادر را می کشند؟ این به نظر نمی رسد، اما این اتفاق می افتد در Kars، شهر مرزی بین ترکیه و ارمنستان که در آن مسائل اتفاق می افتد. کارکنان ما همراه دختران جوان رفتن کا، شاعر و تبعید سیاسی ترکیه در آلمان، که به قارص سفر به تحقیق در مورد خودکشی جوانان است. ترکیه یک دموکراسی، بیشتر یا کمتر از نما، دهه بیست و اصول سکولاریسم از دولت را به اطلاع از کلاه و لباس مذهبی، اگر چه آن دسته از زنان تا اواسط دهه هشتاد یک استثنا تشکیل می دهند. بنابراین منطقی به نظر میرسد، alleuropeo و ترکی استانبولی است که پذیرای اصول کمالیستها (کمال آتاتورک، پدر دموکراسی)، که این یک نقطه عطف مهم برای زنان، رایگان در نهایت به شکلی که نشان می دهد. ما، به عنوان غربی ها، و کا، به عنوان بورژوا ترکی استانبولی رشد nelloccidentalissima استانبول، ما می توانیم تنها این فکر به اشتراک بگذارید. اما این دختران تخته سنگ هستند که مکانیسم استدلال ما را مسدود می کند. همانطور که ما همچنان به روان اعتقادات ما، خودکشی باقی مانده وجود دارد، بین چرخ دنده ها گیر کرده، با مرگ غیر قابل توضیح است. تنها توجیه احتمالی larretratezza فرهنگی است که در آن پاشش دختران، و یا فشار مذهب بر © teste.Perchà خود است تا سخت را برای ما به این درک از یک مورد مثل این بدون فکر آن است که لزوما dallarretratezza فرهنگی کشور در سوال بستگی دارد؟ به سادگی به این دلیل که غرب و شرق مانند دو نمایشگاه هستند که از دور دور نگاه می کنند. آنها از طریق چشم در استهزاء که نه می توانید ویژگی های dellaltra تمرکز به طوری تنگ همکار، اما یکی که می رود به طور ضمنی دلالت کل موضوع کاملا. و پس از آن می شود lOccidente برای بنیادگرایان اسلامی جایی که همه زنان می خواهید را به بازیگر نقش اول زن از باسن به باد، و Loriente اسلامی یک کاروان از مردان ریشو که زنان حتی بدون پرداختن به مشکل اگر این درست باشد ستم. بنابراین آنها فرهنگشان هستند. مهم نیست که جهان بین افراط و دیگر وجود دارد. من بیش از حجاب را به رابطه بین شرق و غرب نگذاشتم تا هوا را به دهان بگذارم. پاموک با استفاده از مسئله حجاب را به عنوان نقطه شروع برای یک مسابقه دو تیم، غرب در برابر شرق، که در آن زمان از تپانچه در هوا به دو گروه متمایز از رنگ مش تقسیم شده، اما در پایان پیراهن وجود دارد lhanno بیشتر و بسیاری از آنها حتی متوجه آن نمی شوند. مطمئن نیستید که چرا خصومت متوقف شده است: برعکس، شرکت کنندگان دائما در برابر یکدیگر مسلح هستند. چه به آرامی پاک مرزهای بین جناح جستجوی خوشبختی، موتور که به رفتار خود می راند تمام شخصیت است. پاموک در بالا بردن این جنبه بسیار خوبی است، زیرا مشکل بین ...

مشاهده لینک اصلی
این به معنای واقعی کلمه است، حتی بیشتر از این که این کتاب توسط برنده جایزه نوبل نوشته شده است و به خاطر اینکه ترکیه را در کتاب هایش نشان می دهد، قدردانی می کند. این کتاب \"نیویورک تایمز بهترین کتابها را برای سال 2004 تهیه کرد.\" جادو صرفه جویی در این قطعه ی ناخواسته که تلاش می کند خود را به عنوان یک رمان \"کی\" تحویل دهد، شخصیت اصلی پیمپس است که احتمالا یکی از دلربا ترین آثار است. این یک دستاورد است، با توجه به اینکه چقدر من اکثر قهرمانان را دوست ندارم. این وحشی تبعیدی است که برای تدفین مادرانش به ترکیه می آید. هنگامی که این کار انجام می شود، او خودخواهی کامل خود را نشان می دهد و تصمیم می گیرد تا به کارس سفر کند. او اهداف شایسته ای دارد - در مورد انتخاباتی که هیچ کس به آن اهمیت نمی دهد و برای بررسی رشته خودکشی در میان زنان کارسین نکته ای را بنویسد. اما وسواس همه جانبه در چهره اش، Ipek است، زن زیبایی که در حال حاضر در Kars زندگی می کند، تک و کائه می خواهد ازدواج بدون درک او را ازدواج کند. از آنجا که می دانید زمانی که نام شما کا است، فکر می کنید، من هرگز نمی توانم عاشق یک زن باشم مگر اینکه من هیچ چیز درباره او نفهمم. او سپس به انجام هر کاری که می تواند انجام دهد، به او فحش می دهد، متاسفم، بهMake به عنوان مثال، دوستش دارم، پدر پدرش را به یک ملاقات بالقوه خطرناک با یک تروریست شناخته شده که او می داند تحت نظارت دولت قرار می دهد. اما، شما چه کاری می توانید بکنید، در عالم هستی و او با Ipek بسیار خوشحال خواهد شد، او فقط این را می داند! هنگامی که آنها @ love @ را انجام می دهند، Ipek به نظر می رسد کمی بیش از حد اعتماد به نفس - به اندازه کافی شکننده برای قهرمان ما - به طوری که او به او آسیب می رساند. او، به عنوان فانتزی استمناء ادم سفیه و احمق (برای نویسنده تا آنجا که شخصیت ها، او حتی در رمان تصدیق می کند) که او است، لذت می برد فریاد از آن. از آنجا طرح به حماقت کامل تبدیل می شود، من تعجب می کنم که عمق هایی که می توانست از بین برود، با توجه به اینکه چقدر باید شروع شود. قطعا عمیق تر ازtrue love @ در این کتاب اشاره شده است. پاموک مسائل را خیلی زود در رمان معرفی می کند - دختران تحت پوشش، فقر، جنبش سیاسی اسلامی، دیوانگی دولت، خودکشی. اما این فقط برای نمایش است و برای ساختن 436 صفحه (در نسخه من) رمان. هر بار که کسی شروع به صحبت در مورد مسائل و در مورد دو خط می شود، نویسنده به Ka، که در مورد بسیاری از راه های او می تواند فورا IEKP به جای پیگیری مکالمه dreamdreaming در حال رایحه. اگر شخصیت اصلی فکر نمی کند که هر کدام از این مسائل جالب باشد، چرا باید، خواننده، مراقبت کنم؟ در هر صورت، پاموک به سختی سطح مواد غنی موجود در دسترس را خراشیده می کند. به عنوان مثال، دو بار او خود را به گوشه ای از ایمان دختران پوشش داده می کند و دو بار از آن استفاده می کند - من نمی خواهم مذهب خود را با یک بی ایمان بحث کنم. پاموک هوشمندانه کسی را نمی نویسد که بتواند این توضیح را بیرون بکشد. در مورد خودکشی، این فقط یک قاب است. هیچ کس بعد از کا کاش تحقیقات نیمهتمامی اولیه را انجام نمی دهد، ظاهرا هیچ دختر تصمیم به ترک خودکشی نداشته است. برخی از روزنامه نگاران تحقیقاتی که او نیز انجام می دهند - یک روزنامه نگار ادبی پیچیده تر می تواند به سختی پیدا شود. او فقط با باد میچرخد و قطعه جالب توجه را حداقل دو بار در پاراگراف متوقف می کند به دلایل زیر در هر جهت: 1. Ipek بسیار زیبا است! چقدر او را دوست دارد چگونه فرانکفورت خوشحال خواهند شد 2. برف بسیار زیبا است! من می توانم صدای خدایی را در آن برای 200 صفحه اول کتاب بشنوم! پس از آن من به راحتی فراموش کرده ام که من در مورد خداوند هر گونه معضل. اما، حتی پس از آن، برف بسیار زیبای لعنتی! یک کودتای نظامی خود را برای یک دقیقه کارگر نگه دارید مغز من مثل یک مثانه بی اختیاری است و شعله ور شدن آن. برای 10 دقیقه سر خود را بجوشانید، در حالی که من این را پایین آورده ام! آیا شعر من زیبا نیست؟ آیا واقعا زیبا نیست؟ من آن را در محور حافظه برف ریز من کمی قرار دادم، با تکیه به محور تخیل. (نویسندگان به خوانندگان توجه می کنند: مکنده ها، اشعار را از دست دادند !!! منصفانه 300 صفحه از اشعارش ناراحت شدم اما نمیدانستم آنها را در رمان بگویم نه حتی آن چیزی که من می گویم از تلویزیون بازسازی شدم برنامه همه شما می توانید خود را فاک.) 5. ده دقیقه بعد از 4، آه! من عاشق من نیستم اشعار من دیگر نمی آیند میخواهم بمیرم (خوانندگان: لطفا یک چیز خوب پیدا کنید، کا. کا کاستا را نادیده میگیرد و پس از گذراندن چند خط در مسائل LE، به بعد 1 نگاه می کند!) برای بازگشت به مسائل جدی، حتی اگر پاموک حاضر شود، زنان در این کتاب شگفت زده شده اند. همچنین، من جرات می گویند این؟ آنها مطابق با کلیشه ای است که جهان غیر اسلامی در مورد اسلام و زنان دارد. تنها دو دختر اصلی در کتاب وجود دارد که ظاهرا با زنان برخورد می کند: Ipek - نمونه ای است که هر کس در آن عاشق است، و Kadife - خواهر او، یک دختر تحت پوشش شدیدا حسادت از خواهرش. آنها در نهایت این دیدگاه را مطرح می کنند که زنانی که در معرض پوشش قرار دارند یا لخت هستند، آشکار می شود. هرچیزی که بیشتر باشه، با شیوه ای که داره رفتار میشه. به نظر می رسد همه به یک زن دیگر پس از دیگری عشق می ورزند. کا است به نقطه ای که چندین بار او تعجب می کند اگر او ممکن است با Kadife در حالی که ذهن ماستوربا ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب برف


 کتاب درآمدی بر هرمنوتیک بایبلی معاصر
 کتاب گردش دور دنیا
 کتاب سایه شیطان
 کتاب فرهنگ واژگان سینما
 کتاب زبان خداوند
 کتاب چگونه کارکرد مغز خود را بهتر کنیم؟