کتاب گیلیاد

اثر مریلین رابینسون از انتشارات نشر چلچله - مترجم: مرجان محمدی-دهه 2000

بیست و چهار سال پس از اولین رمان خانهداری، ماریلین رابینسون با یک داستان صمیمی از سه نسل از جنگ داخلی تا قرن بیستم باز میگردد: داستان درباره پدران و پسران و جنگهای معنوی که هنوز در قلب آمریکا خشمگین هستند. نوشتن در سنت امیلی دیکنسون و والت ویتمن، مریلین رابینسون، داستان زیبای، عضوی و معنوی اجازه می دهد تا "حتی خواننده بی ایمان بتواند نظم متعالی را احساس کند" (Slate). گاید در سخنرانی درخشان و فراموش نشدنی وزیر امور خارجه، جان آمیز، وضعیت انسان و زیبایی غالبا غیر قابل تحمل یک زندگی عادی را نشان می دهد.


خرید کتاب گیلیاد
جستجوی کتاب گیلیاد در گودریدز

معرفی کتاب گیلیاد از نگاه کاربران
گاهی اوقات ما کتاب هایی را می خوانیم که برای زمان های خاصی در زندگی ما اهمیت داشتند، اما ما نمی دانیم وقتی آنها را انتخاب می کنیم. من خواندن @ Gilead @ را فقط به این دلیل که در لیست Pulitzer بود و به هیچ دلیل دیگر. من در مورد آن چیزی نمی دانستم من دوست دارم خواندن کتاب های کور گاهی اوقات. این باعث می شود که تأثیرات آنها بسیار بیشتر شود. من یک زن کلیسا نیستم. من فکر می کنم همه ما می دانیم که تا به حال. من سالهاست که بیش از 10 سال است که بودیسم بوده ام، هرچند که من را از هیچ چیز منع نکرد، فقط من را به خاطر اینکه من کار خود را انجام می دهم، مسئول می دانم. این روزها، این مسئولیت را می توان مورد سوال قرار داد. این کل کتاب از چشم وزیر سالخوری به عنوان یک نامه یا مجله به پسر جوانش نوشته شده است که نمیتواند رشد کند. این مجموعه ای از افکار اوست، از تاریخ خانواده اش که هیچ کس دیگر قادر به گفتن نیست. این بیشترین چیز دوست داشتنی است که در مدت زمان طولانی خوانده ام. همیشه دین را به نوعی تحسین کرده ام ... همیشه با شدت آن موافق نیست و یا به نظر می رسد آن را به کسانی که اعتقاد ندارند ببخشند اما من می دانم که مردم مذهبی محترم وجود دارند که دوست دارند و ببخشند زیرا در دلشان هستند. از آنجا که آنها به نوعی خداوند را در اطرافشان احساس می کنند. این، که آیا شما به خدا اعتقاد دارید یا خیر، یک چیز غریزی در زندگی است تا راحتی آن را برای زمان هایی که خیلی خوب نیست، یا انتخاب های زندگی را مورد پرسش قرار دهید. این کتاب در مورد پیدا کردن نوعی صلح با زندگی مرد زندگی می کند و انتقال امیدها و رویاهای او را برای پسر جوان خود را به عنوان او به یک مرد رشد می کند. این یک معجزه برای شناخت گسل ها در خود و توانایی ایستادن در مقابل آنهاست و حتی اگر تغییر آنها نمی تواند پاسخگو باشد. من خودم اینجا در این جا پیدا کردم. این محل پاسخگویی است و هرچند که سخت است، احساس ترس را از دست می دهم، دانستم که دستم را روی قلبم گذاشتم، احساس می کردم که در انتخاب هایی که انجام می دادم، به طور کامل شلیک می کردم. دوست جدیدی که امروز امروز به من فرستاد یک آهنگ که او در سال گذشته در تور می نوشت. این مرا به اشک داد. این داستان زیبا و پیچیده پیچیده ای بود که در مورد سفر، درباره خوانندگان و زندگی اتفاق افتاده بود. @ تلاش برای پیدا کردن آنچه مهم است، اگر مهم تر است. هر زندگی، بخشی از زندگی است که قبل از آن زندگی می کرد. @ با تشکر از اینکه Doug.I این مطلب را با گذر از @ Gilead @ ترک خواهد کرد و امیدوارم که این کتاب شما را به خواندن کتاب تشویق کند. خود، از طریق رمز و راز زندگی خود را در زندگی مرگبار خود توصیف، چیزهای عمیق انسان است. و البته این دقیقا همان چیزی است که او دارد. برای چه کسی در میان مردمان چیزهای انسان را می داند، روح انسان را که در او است، نجات دهد؟ در هر راه مهم ما از هر یک از اسرار اسرار آمیز هستیم و معتقدم که در هر یک از ما یک زبان جداگانه وجود دارد، همچنین یک زیبایی شناسی جداگانه و فقه جداگانه است. هر یک از ما تمدن کوچکی است که بر روی خرابه های هر گونه تمدن پیشین ساخته شده است، اما با مفهوم خاص خودمان از زیبایی و آنچه که قابل قبول است - که من عجله می کنم برای اضافه کردن، ما به طور کلی برآورده نمی شود و با آن ما برای زنده ماندن تلاش می کنیم. ما شباهت های شایسته ای را در میان ما به وجود می آوریم که شباهت واقعی دارد، زیرا کسانی که در اطراف ما نیز وارث همان آداب و رسوم، تجارت در همان سکه هستند، تصریح می کنند، به همان نسبت تصورات عادلانه و عقلانیت. اما همه چیز فقط به ما اجازه می دهد تا با فضاهای بینظیر، غیر قابل تحمل و کاملا وسیع بین ما همزیستی برقرار کنیم. @

مشاهده لینک اصلی
سلب مسئولیت - دوست من و من تصمیم گرفتیم مبادله کتاب را انجام دهیم که در آن ما یکی از کتاب های مورد علاقهمان را قرض دادیم (من به او چاقوی هرگز اجازه ندادم) و او این را به من داد! صادقانه بگویم، من خیلی خوشحالم من نمی توانم باور کنم که من آن را از طریق تمام چیز ساخته شده است. من می توانم بفهمم چرا مردم این کتاب را دوست دارند، اما این واقعا برای من مناسب نیست، به خصوص به دلیل اینکه من یک بی ایمان هستم. من می توانم آن را درک کنم اما من فقط آن را پیدا کردم که واقعا آهسته و خسته کننده و موعظه و فقط چیزی من نیست.

مشاهده لینک اصلی
ایمان این روزها چنین رپ خندیده است. شخصیت های انحرافی به شدت تحریف شده از آن به عنوان پاراگراف ها به شمار می آیند: سارا پیلینز تبعیدگری، ریاکاری خطرناک و سیاسی. پت رابرتسون، اختراعات سمی، نفرت انگیز و نژادپرستانه. به همین دلیل است که پایه و اساس این تظاهرات ایمان فقدان منطقی منطقی، منطقی و منطقی است. پیلینز و رابرتسون ها در جهان - و نام تجاری آنها از اعتقاد و عمل مذهبی - به راحتی اخراج می شوند، زیرا ارائه آن به لحاظ روانشناسی بی معنی است. آنها از بخشی از پیروان خود خواستار خاموش شدن کامل بخش مغز که پرسش و ارزیابی می کنند. بخش تفکر مغز. به عنوان یک نتیجه، تفکر می آید که به اعتقاد مسیحی یا هر نوع اعتقاد دینی افراطی، ضدیت دارد. این درست نیست. من به اندازه کافی روشن فکر می کنم که حتی اگر من آن را به اشتراک نگذارم و نمیتوانم آن را به اشتراک بگذارم، بسیاری از افراد وجود دارند که اعتقادشان بر اساس یک سیستم اعتقادی است که مورد بررسی، بررسی قرار گرفته و گاهی اوقات (اغلب) با آن مبارزه کرده است. سیستم اعتقادی که شامل شك و فساد است؛ و همچنین محبت و تحمل برای کسانی که آن را به اشتراک نمی گذارند. به همین دلیل است که ایمان خود را، زیرا شامل - و نه مانع - شک و تردید است. جان آمیز، ایجاد ماریلین روبنسون در گیلاد، نوع دوم مؤمن است، فردی از ایمان است که هر دو شک و یا عقل را از بین نمی برد. در خواندن این شخصیت ها افکار، چشم هایم دوباره به این نوع مؤمن باز گشت، یکی که من احترام نهایی آن را دارم. من نمی توانم دیدگاه دنیوی شان را به اشتراک بگذارم، اما من می توانم به آن احترام بگذارم، و در اینجا می توانم از آن لذت ببرم - معاینه زیبایی، لیری، ادبی و ارائه ایمان. اکنون بیش از آنچه که من می خواهم در مورد این کتاب می گویم، بررسی تقریبا دقیقا پاسخ من به آن را به تصویر می کشد، و بسیار جالب تر از آنچه من تا کنون به آن اشاره کردم. (با تشکر از شما، بران) بعضی از چیزهایی که من از آن لذت بردم، همه آنها بسیار ظریف هستند: 1) کثیف، دزدکی حرکت کردن بر روی شما طنز (بسیار غیر منتظره، اما خوش آمدید)؛ 2) تصاویر از آینده - به عنوان یک سوم ابعاد، قابل تشخیص و غیر قابل توصیف؛ 3) ارائه پیری (در این، آمیس به من یادآور هگار در لورنس اشاره می کند سنگ فرشته - یکی دیگر از تصورات زرق و برق دار از ذهن پیری)؛ 4) البته شخصیت و نمادین از @ @ - آنچه را که او به جان آمیز نشان می دهد، تردید و مبارزه با ایمان خود و پیروی از رفتار مبتنی بر ایمان است که امز در نهایت قادر به ادغام با سیستم اعتقادی خود است و با او هماهنگ می کند، هر دو در فیزیکی در سطح جهان و همچنین یک روحانی.

مشاهده لینک اصلی
یک جمله درباره کتاب: این یک توضیح عمیق از تقلید از پسر زجر آور و گاو گم شده است. در مورد رمان: 1. داستان: یک پدر مرگ 77 ساله به فرزند خود پیر می شود (پسر 7 ساله سال ها) زندگی اش و برخی از بازتاب هایی که او با پسر به اشتراک می گذارد، او رشد خواهد کرد اگر او خیلی جوان تر بود. در حال حاضر، تنها گزینه در مقابل او، نوشته شده است. حساب نامه ای شامل بازتاب های زیادی در مورد زندگی و در صفحات آیینی (پدر پیر، وزیر پروردگار) است. همچنین در آن زندگی و روابط و مبارزاتش در روابط را روایت می کند. 2. تفکر انعکاسی، ابزار ضروری: در بالا گفته می شود طرح در واقع با بازتاب عمیق در زندگی، خدا، عشق، امید، آتئیستی، شک و روابط است. این یک کتاب برای خواندن سریع نیست این یک کتاب برای ذهن مراقبه است. هر پاراگراف یا هر خط به آرامی خواننده را مجبور به بستن آن برای چند دقیقه قبل از خواندن پیش می کند. 3. گفتار معنوی: این کتاب همچنین می تواند یک گفتمان معنوی معروف باشد. اگر خواننده ایماندار باشد، این کتاب می تواند یک گنج معنوی باشد. پاساژهای بنیادین درمان فوق العاده ای دریافت می کنند و به خوبی بر روی آن تأثیر می گذارند. یک پاساژ وجود دارد که بازتاب ده فرمان را می گیرد. که من را شگفت زده کرد ده فرمان به ترتیب تاریخ نجات، همانطور که در کتاب مقدس از خلقت ارائه شده است، سازمان یافته است. این جالبترین بازتاب ده فرمان که من در بارهای اخیر خوانده ام .3. ب و همانطور که قبلا گفتم، این کل کتاب را می توان به عنوان توضیح عمیقی از تقلید از پسر زجر آور و گاو گمشده خلاصه کرد. رابطه پدر پدر و پسر معنوی جک بوفن از همان ابتدا به دور از تصور عشق بود. در عوض، همیشه یک رابطه بر روی نفرت بود. همانطور که داستان به پایان می رسد آشتی وجود دارد. و پس از مصالحه، برخی از بازتاب ها وجود دارد و در اینجا ما می توانیم به تفاوت های ظاهری عبرت های بزرگ عیسی مسیح، پسر شیطانی و گاو گمشده نگاه کنیم. مارییلین روبنسون، من شما را بسیار دوست دارم برای نوشتن این کتاب فوق العاده.

مشاهده لینک اصلی
نوشته شده در اینجا. زیبا. تکان دهنده گرمایشی ملانخولی صمیمی اغراق آمیز لمس کردن روحانی بالاخره یک تن از صفت هایی که می توانم به گیلاد بسپارم وجود دارد، اما من فکر می کنم این ها باید کافی باشند. گیلاد یک شهر خیالی در آیووا است که پیشاپیش جان آمیز، در حال حاضر در گرگ و میش سالهای خود، یک بخش بزرگی از زندگی خود بوده است. همانطور که احساس می کند که تقریبا به پایان سفر زندگی اش آمده است، او یک سری از نوشته های مجله را به معنای نامه بلند برای پسر جوانش می نویسد. در روایت خود، او از سالهاست که به عنوان وزیر، رابطه او با پدر و پدربزرگش، اولین ازدواج و خانواده اش صحبت می کند، ارتباط عمیقی با او دارد و دوستش همسر دومش لیلا را دوست دارد و ارتباط او با نامزدی او، آهسته است. و روایت ظاهرا بی انتها ممکن است یک خواننده بی قراری را که ممکن است بپرسد، خاموش کند، کجاست؟ به راستی، داستانها به هیچ وجه مشخص نیست؛ آن را به عنوان اگر Reverend Ames آنها را در یک زمان از حافظه کشف کرد، تعطیلات او ممکن است توسط رویداد اخیر و یا یک شخص مهم متورم شده است. اما علیرغم عدم وجود انسجام روایتی، پروسۀ زیبا و آرام با شما درگیر خواهد شد. خوشبختی از کلمات باعث آزار، اشکال و شکوفایی قلب می شود. من می دانم، چون همه ی آن ها را احساس کردم. * من شخصا دینی نیستم نقش \"دشوار مذهبی\" من شخصا به پدربزرگ و پدربزرگ و پدربزرگم پدربزرگم دادم که تا سالهای آخر سال خود، هر دو از والدین فعال و فرهیختگان بودند، زمانی که شرایط جسمی آنها محدودیت های شدیدی را برای عادت های روزمره خود اعمال می کردند. اما من یک کاتولیک کارآموز هستم و من به شدت از آموزه ها و آموزه های کلیسای کاتولیک پیروی می کردم: من از مدارس کاتولیک از کالج تا دانشکده (و دانشکده حقوق) دیدن کردم و والدینم تلاش کردند تا من و خواهر و برادر من را بالا ببرند در ایمان بنابراین، در حالی که ممکن است دقیقا به دنبال قدم های پدربزرگ و مادربزرگ من نباشم، تعالیم کاتولیک در من عمیقا درگیر شده است، که همه آن را امتحان می کنم تا به وفاداری برآورده شود و زندگی کنم. جنبه های الهیات گیلاد غنی و معنادار هستند و نمی توانند فرار خواننده دلسوز، حتی اگر او به هیچ وجه یک فرد مذهبی یا معنوی نیست. به عنوان یک وزیر، نوحه آمیز نوشت: موعظه ها، هر یکشنبه اعلام کرد، و به نیازهای جماعت خود توجه داشت، بله، اما متصل با شخصیت معنوی خود را - و قطعا نمی شود فراموش شود - وجود دارد فرد \"یکی با معایب، احساسات انسانی و غرایز اجتماعی. صرف نظر از محدودیت های خاصی در دین و مذهب (مخصوصا برای کلیسای کاتولیک)، ارائه عید قربان به عنوان یک فرد کامل - هر دو به عنوان مرد از پارچه و یک فرد - به عنوان یادآوری و به عنوان مثال که وظایف مربوط به این نقشها متقابلا منحصر به فرد نیستند. دین را کنار بگذار، من قادر به درک آن هستم. اهمیت ده فرمان و مقدسات (به ویژه تعمید و همبستگی) نیز در رمان مورد بحث قرار گرفته است، هرچند در لحظات سخت تر از آنچه لازم است، اگر، مثلا، آنها را در کلاس کتک زیستی تدریس کنند. تعمید و همبستگی نعمتهاست - نعمتهای خداحافظی از طریق ابزار انسانی او - کشیش - و من دوست داشتم که چگونه در همه چیز روزمره و عرفانی به تصویر کشیده شد. آیا انجیل پسر زشتی را به یاد می آورید؟ من شناخته شده و بارها و بارها آن را از دوران کودکی شنیدم، اما بعد از خواندن گیلاد، من نسبت به این داستان قدیمی نسبت به این موضوع حساس تر کرده ام. ناگهان، داستان داستان پسر پسری را با حسرت و قلب بیشتر در آغوش می گیرم. * گیلاد از روابط صحبت کرد: پدر و پسر، همسر و همسر، وزیر و گله او، مرد و همسرش. در حالی که آخرین حرفی که به طور غیرمنتظره در اغلب موارد اتفاق نمی افتد، من متوجه شدم که این رابطه خاص، یعنی رابطه ی بین نوازنده آمس و اسم تو، جان آمیز، «یوک بوتون»، پسر بهترین دوست او \"لمس ترین و مراقبه ترین در رمان برجسته بود. آنها باید اسم ها باشند - نام های بسیاری وجود دارد که بوفتون بزرگتر می تواند پسرش را به او بدهد، اما نه، آن را باید @ Johan Ames @ - یک تمرین بی معنی نیست. و رابطه آنها تمام احساسات انسانی را ممکن کرد: عشق، نفرت، حسادت، خشم، عزت، پذیرش، سخاوت. و آنها زیبا ترین، دلربا، صحنه نعمت بودند. همیشه. â € œand او کلاه خود را برداشت و آن را در زانو خود قرار داده و چشمانش را بسته و سرش را پایین انداخته بود، تقریبا روی دستم ایستاد و من او را به حد توانایی هایم برکت دادم، هر چه که هست، تکرار شادی از Numbersâ € |. هیچ چیز نمی تواند زیباتر از آن باشد، یا بیشتر بیان احساسات من، قطعا یا بیشتر کافی است، برای آن موضوع ... | پس او پشت سر گذاشت و به من نگاه کرد، انگار از خواب بیدار شد.\nمن خواندن این رمان را در یک کافی شاپ به پایان رساندم. من توانستم اشک هایم را در چشمانم ببندم اما ناکام ماند و توانستم در تحول احساسات که احساس می کردم همانطور که کپی خود را بسته بودم احساس کردم. گیلاد زیبا است کتاب جزئیات: من، تجارت کاغذی، خریداری شده از BHS کاملا رزرو

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب گیلیاد


 کتاب رهبری به شیوه ی مادیبا
 کتاب ۲۵۱ ترفند در Microsoft Visual Studio 2010
 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ