کتاب موزه معصومیت

اثر اورهان پاموک از انتشارات پوینده - مترجم: مریم طباطباییها-دهه 2000

تنها چند ماه پس از آن در ترکیه منتشر شد، از خوانندگان ما در میان اولین بار در جهان، یکی از گسترده ترین رمان های اورهان پاموک. بیش از یک صد و پنجاه شخصیت در هشتاد و سه فصل به شش صد صفحه از شهرستان مقدس استانبول در دوره از 1975 تا به امروز است.

پنبه در موزه معصومیت وسیع ترین موضوعات مختلف باز می شود - از تابوهای اجتماعی به مدرنیته غیر قابل مقاومت و آزادی به دست آورد و هفتاد جوان Istanbulci، ارزش استعاری از مجموعه های موزه به بررسی جهان عجیب و غریب ترین موزه ها، از طرح مانند یک روایت فیلم به جهان معاصر سینما ترکیه است.

با این حال، یک موضوع خارج از غرفه، و آن است که این رمان متفاوت از دیگر رمان پاموک - این است عشق

او استانبول، حال، مثل همیشه زمانی که پنبه در سوال، اجتناب ناپذیر مرحله بزرگ داستان های بزرگ

او خیابان های NISANTASI استانبول، Čukurdžuma، تقسیم، الحربی، بی اوغلو، اغلب کروز قهرمان دیگری از این کتاب - خودرو شورلت در سال 1965، که، با مسیر خود ترکیبی از باشگاه منحصر به فرد و میله موسوی، ویلاهای لوکس و مناطق زاغه محیطی، بایوس kopske باغ که دیگر وجود داشته باشد و مکان ها و صحنه های مربوط به فیلم های ترکی و بازیگران، مناطق تجاری و کلبه ای انجمن Junkman است.

اما این رمان در درجه اول یک کتاب در مورد روابط بین مردم، وسواس، فتیش، عاطفی اعتیاد، جمع آوری چیزها و خاطرات، یادآوری و اشتیاق. . عشق در FUSUN است، یک دختر جوان از محیط های مختلف اجتماعی - در واقع از آن همه یک سوال اساسی از چه عشق است، واقعا

قهرمان داستان، کمال، عضوی از جامعه بالا است. در دنباله ای غم انگیز حوادث، او وسواس جمع آوری هر شی که او را لمس می کند. از این وسواس غیر معمول با قهرمان رمان متولد شده است، در زمان واقعی، فضا و زندگی، و این ایده که اورهان پاموک رمان ساخت یک موزه. بنابراین، پس از نه سال خرید یک خانه سه طبقه قدیمی در محله استانبول Čukurdžuma 1999 نیز بازسازی فضای موزه آینده تکمیل است، اما همچنین یک کتاب با عنوان موزه معصومیت. از آنجا که این رمان آن را به راه خیالی خود را، و این که موزه در نظر دارد تا بر روی مواد راه خود را جمع آوری و اشیاء از این رمان در معرض. بلیط رایگان را شامل می شوند

یک فرایند بسیار جالب است که در این کتاب به اشیاء تبدیل و بالعکس!؛ کتاب در موزه و موزه در این کتاب است.

او ولادیسلاو Bajac

او "تا کنون ترین شکننده رمان من، که ارائه بیشترین توجه و احترام به مردم است."
<برزیلی / > Orhan Pamuk


خرید کتاب موزه معصومیت
جستجوی کتاب موزه معصومیت در گودریدز

معرفی کتاب موزه معصومیت از نگاه کاربران
من از طریق این کتاب بیشتر راه خود را از دست دادم. در وسط، واقعا کاهش یافت. اما 100 صفحه گذشته من را به من زده و کل کتاب را ارزشمند ساخته است. من هرگز همدلی برای شخصیت های مرکزی کمال و فوزون احساس نمی کردم. من فکر کردم او بیش از حد وسواسی است - شخصیتی که بر روی هر چیزی یا هر کسی که بتواند وسواس ایجاد کند، صرفنظر از ویژگیهای شخصی اش، ثابت می کند. من فوزون را ندیدم - او به نظر می رسید خیلی تار شده. من می توانستم او را خوب ببینم، اما نه شخصیت و شخصیت او. به سمت پایان، من تلخ و منزوی ظریف را دیدم که به او افتاده بود. اما، در پایان، صحنه های قبل از اوج و شرح شخص سوم کمال و فوزون بود که آنها را بسیار بیشتر به خانه آورد. من بالاخره احساس بی نظیری کردم و امیدواری آنها را دیدم. من مجبور بودم از طریق صفحات تلنگر یک بار دیگر. و ناگهان، احمقانه Kemals در دور انداختن همه او بدون داشتن یک پایه ثابت بی گناهی، ساده لوح، ناتوانی در طرح، برنامه ریزی و یا عملی است. به عنوان یک بدبینی (به ویژه در مورد عشق) برای من سخت بود که این عشق وسواس را در ابتدا معطر کنم. اما اکنون ... فکر کردن به کتاب یک لبخند آرام پشت می گذارد.

مشاهده لینک اصلی
این یک کتاب طولانی و خسته کننده در مورد یک وسواس طولانی مدت در معرض مردان با زنان جوان زیبا است. این داستان زمانی آغاز می شود که Kemal، استانبول، با 18 ساله فوزان مغازه دار می شود که همسایه دور است. او به پولش جذب شده و به جوان و زیبایی او جذب شده است. کمال با دوازده سال مسن تر و متعهد به ازدواج می کند یک رابطه طولانی و طولانی با دختر دارد. با این حال، تثبیت او با نوجوان در آنجا پایان نمی یابد. (موزه بی گناهی یک اشیاء مسکونی آپارتمانی است که توسط شخصیت اصلی ساخته شده است تا روابط خود را تحقق بخشند.) در حالی که من از توصیف دهه 1970 استانبول لذت بردم، و پایان دادن به یک پیچ و تاب جالب بود، رمان با جزئیات جزئی بارگیری شد.

مشاهده لینک اصلی
رتبه بندی کتاب من براساس میزان چقدر از آنها لذت می برند. 5 ستاره برای کسانی که من عاشق خیلی زیاد است، منحصر به فرد نیست، من احساس تنهایی خود را پس از پایان Ive جهان است. من آگاه هستم که موزه بی گناهی کار بزرگ ادبی است. با این حال تنها 3 ستاره از من می شود، زیرا بسیاری از قطعات واقعا لذت بخش نیستند. در حقیقت، چند بار من در نظر گرفتم کتاب را با هم تمام کنم. این برای من روشن است که قرار نیست یک کتاب @ فون @ باشد که باعث میشود شما احساس خوبی داشته باشید. این نتیجه سنت ادبیات کلاسیک در مورد وسواس و کاهش تلفات مردم را به دنبال آن می کشد. در اینجا خلاصه ای از آمازون است: @ آن سال 1975، یک بهار کامل در استانبول است. کمال و سیبل، بچه های دو خانواده برجسته، در حال تبدیل شدن به مشاغل هستند. اما هنگامی که کمال با Füsun روبرو می شود، یک مغازه دار زیبا و روابط دور، او هیجان زده می شود. و هنگامی که آنها با قانون بکارت نقض می شوند، شکاف میان کمال و دنیای بورژوازی غربی استانبول آغاز می شود. در طی 8 سال آینده، او را به دنبال فونسون می برد، کمال یک گردآورنده اجباری از اشیا می شود که پیشرفت دوست داشتنی او را به تصویر می کشد. \"موزه ای که نقشه ای از یک جامعه و قلب اوست.\" Orhan Pamuk آن را پس از او کتاب نوشت: http: //www.masumiyetmuzesi.org/؟ Langu .... قطعا چیزهایی است که من دوست داشتم؛ توصیف استانبول در دهه 1970، دیدگاه درونی ترکها غربی غربی و نحوه پاموک آنها را با خانواده های طبقه متوسط ​​و پایین تر مقایسه می کند. من همچنین این واقعیت را دوست دارم که او مسئله بکارت و معیارهای دوگانه آن را مورد توجه قرار می دهد. در ابتدا داستان درباره چگونگی دیدار کمال با Füsun و دو موضوع عاشقانه ی مخفی است. کیمل، که من کاملا ناراحت کننده پیدا کردم، هنوز هم با سیبل تحصیل کرده در سوربن مشغول به کار است و معتقد است که می تواند هر دو زن را حفظ کند. او در واقع Füsun را به حزب تعقیب او دعوت می کند و سپس هنگامی که Füsun ناپدید می شود و نمی خواهد او را بیشتر ببیند ویران می شود! او به افسردگی میافتد که در آن همه کارهایی که او می تواند انجام دهد، بازگرداندن به آپارتمان است که در آن همه چیز را ملاقات کرده و بوی می دهد Füsun لمس کرده است! این قسمت اول است که واقعا در آن جا کشید! هنگامی که کمال در نهایت Füsun را دوباره پیدا می کند، داستان شروع به جالب می کند. او ازدواج کرده و به همراه والدینش زندگی می کند. شوهرش یک فیلمساز مشتاق است. کمال این ایده را برای کمک به تولید یک فیلم که در آن Füsun به عنوان راهی برای نزدیک شدن به او ستاره است. بینش های صنعت فیلم ترکیه جذاب بود. سپس کمال هر شب برای 8 سال آینده به خانواده می رود و در اینجا این است که واقعا خسته کننده می شود. آن نیز خزنده و پیچیده است زیرا در این زمان Kemal شروع به سرقت اشیاء در خانه متعلق به Füsun رفتن به خانه و بو کردن آنها! همه این اشیاء بعدا در موزه خود، از جمله سوزن های Füsuns و سوزن مو، پایان می یابند! سپس یک پیچ و تاب غیر منتظره وجود دارد که خواننده را امیدوار میکند، فقط دوباره ناامید شود! من به انتهای کوچه افتخار کردم! من احساس می کنم که او زندگی فروزن را نابود کرده و او قربانی واقعی در داستان است. او واقعا می خواهد یک بازیگر باشد، اما در جامعه ای که در آن زندگی می کند، نمی تواند به سادگی خود را بیرون کند. کمال در وسواس خود او را فریب می دهد در مورد این.Orhan پاموک به وضوح تحت تاثیر بسیاری از نویسندگان کلاسیک. من همچنین دوست دارم خواندن کلاسیک، اما دو نویسنده که به نظر می رسید بر این کتاب بیشتر تاثیر می گذارد دو است که من نمی توانم در همه؛ مارسل پروست و نابوکوف!

مشاهده لینک اصلی
موزه بی گناهی - به نظر من - Orhan Pamuks بهترین کار نیست، اما هنوز یک رمان شگفت انگیز است. من فقط خواندن آن را تمام کردم و من دوباره - توسط نابغه Pamuks و توانایی او در درک و توجه من برای کل 530 صفحه از رمان است. به علاوه، من احساس خستگی مفرط می کنم، جهان دشوار، اما داستانی را که از مواد تشکیل شده است را ترک می کند: تلاش انسان برای پیدا کردن عشق، تغییر زندگی او، تدریج، اما تغییر شدید، و این دنباله بی پایان از شادی ... در حالی که اشتباه در خیابان های استانبول. این رمان به عنوان یک داستان عشق محکوم به شکست شد. اما با گذشت زمان (رمان بیش از 32 سال را پوشش می دهد) و ماهیت وسواسی Kemals ذهن آشکار می شود، من شروع به تعجب اگر این عشق هرگز در صورتی که این دو نفر واقعا ازدواج کرده بودند. از آنجا که علاوه بر تمام این اشیاء، توسط Kemal جمع آوری شده و گرامی داشت - اشیاء که توسط Fusun و خانواده اش مورد استفاده قرار گرفته است - آیا او هرگز سعی در درک ذهن Fusuns، افکار او، او می خواهد و یا رویاهای او. او به نظر می رسد اغلب از پاسخ های Fusuns به او شگفت زده کرد. او به نام عشق خود را برای یک زن می کشد زندگی قبلی خود، در حالی که روشن است که او فقط در عشق با زیبایی او. تقریبا به نظر می رسد که او تحت یک طلسم مالدیکت است، او غم و اندوه او را نمی فهمد. پس از گذراندن 8 سال در میز شام، مطمئن نیستم که آیا هنوز میتواند حرکاتش، چند کلمه اش یا سکوت او را به شیوه ای مناسب تفسیر کند؟ علاوه بر تماشای تلویزیون با هم، در حالی که او در تلخی خود باقی مانده بود و او در عمق خود مانع مانع خود بود، چه چیز دیگری آنها را به اشتراک گذاشته؟ هرچه بیشتر بخوانم، بیشتر احساس می کردم که داستان عشق می تواند راهی متفاوت داشته باشد، اگر کمال خیلی دوستش نداشت، تصویری از یک زن که در ذهنش ساخته بود. او واقعا عاشق Fusun بود، اما در عشق شگفت انگیز خود، و یا به عبارت دیگر، در عشق این وسواس. پاموک نوشت: \"گاهی اوقات به من این واقعیت را می داد که ما (عشق ما) یک همدمی بود که می دانست شکست مشترک: این باعث شد من حتی از عشق خوشبخت تر شوم. @ و در آنجا، متوجه شدم که در تمام طول راه، این داستان داستان پاموک است که میخواست به آن بگوید. به عبارت دیگر، عشق فوزون نشان دهنده این وسواس با گذشته است، این نوستالژی بی انتها، در حالی که شخصیت سیبل مدرنیته را نشان می دهد. جای تعجب نیست که قلمرو فوسون در یک موزه به پایان می رسد و یا به عنوان پوموک می نویسد: @ اگر اشیاء که باعث شرم ما می شوند در یک موزه نمایش داده می شود، آنها بلافاصله به اموال تبدیل می شوند که در آن افتخار می کنند. @ موزه بی گناهی رمان پیچیده، به زیبایی نوشته شده است، پر از چرخش و چرخش های هیجان انگیز و هیجان انگیز است، و من قطعا آن را به هر عاشق کتاب توصیه می شود.

مشاهده لینک اصلی
من تقریبا یک هفته منتظر بودم (یا شاید من حدس می زنم لول) تا آنچه را که پس از خواندن این قطعه رمان احساس می کردم بنویسم. @ Museum of Innocence @ بعضی وقت ها دیگر @ Love در زمان Cholera @ در نظر گرفته شده است؛ چرا که هر دو آنها چنین تداوم و بی نهایت عشق را با وجود زمان و مکان نشان می دهند. هر دو کمال بیگی و فلورنتین هر دو از عشق خود به یکی از زندگی های خود محروم می کنند، هر چند به دو روش متفاوت. کمال می دانست عمیق در قلب او بود که او و Fusun برای یکدیگر ساخته شده است. با وجودی که او ازدواج کرده است، احساس می کند که فقط شهامتش را دارد که شوهرش را دوست ندارد و بعد چند سال بعد متوجه شد که آنها فقط دوست دارند تحت یک سقف زندگی کنند. چنین تصمیمی، انسجام و بالاتر از همه، دوست داشت که او برای فوزون به او احتیاج داشت که هر روز یک بار برای 8 سال متوالی به خانه فسون سفر کند. 8 سال زندگی افراد او می توانسته بود یک خانواده دوست داشتنی از خود داشته باشد، با استفاده از آن به finicee، Sibel، به حال کودکان و زندگی مانند یک زندگی صلح آمیز بود. گاهی اوقات تعجب می کنم که چرا او این جاده را انتخاب نکرده است، آسان خواهد بود و بله، ساده است که باید آن را داشته باشد، اگر بتواند مسیر را که از ابتدا برای او تعیین شده دنبال کند. چرا خودت را غیر منتظره و شکنجه کردی او می خواست شادی را پیدا کند، همه می کنند! فقط به مسیری که آنها انتخاب می کنند بستگی دارد. کیمل مسیر خشن را گرفت و به پایان رسید. حداقل، او می تواند با یکی که واقعا دوست داشت حتی از طریق اشیاء که روح عزیزانشان را در آنها می بیند، زندگی کند. در نهایت خوشحال شدم که بیشترین اهمیت را دارد @ خوشبختی یک مقصد نیست، این یک سفر است @ این جمله درست است. 8 سال سعادت انباشته شده با خرج کردن سختی ها، کمی گرگرفتگی زندگی است و فقط ساده است @ کاملا زیبا @. فصل مورد علاقه من باید @ Time @ و @ در زندگی دیگر @ باشد. برای اولین بار باید متوجه شدم که برای اکثر مردم زندگی یک شادی نیست که با یک قلب کامل در آغوش بگیرد، بلکه یک علامت ناخوشایندی است که باید با یک لبخند غلط، مسیر زندگی باریک، مجازات و سرکوب تحمل کرد. ساعت ها و تقویم ها برای یادآوری ما از زمان فراموش شده ما نیست، بلکه برای تنظیم روابط ما با دیگران و در واقع همه جامعه است. با نگاهی به ساعت سیاه و سفید که هر شب، درست قبل از اخبار، بر روی صفحه نمایش ظاهر می شود، زمان ما به یادمان نبود اما خانواده های دیگر، افراد دیگر و ساعتهایی که تجارت ما را با آنها کنترل می کرد.گاهی اوقات، این لحظات که @ present @ می نامیم، می تواند خوشبختی کافی برای قرن گذشته به ارمغان بیاورد. من یک زندگی بسیار شاد زندگی کردم @ - کمال بی

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب موزه معصومیت


 کتاب شهدای کربلا
 کتاب قوانین جدید بازاریابی و روابط عمومی
 کتاب درآمدی بر چین مدرن
 کتاب هالیوود چگونه کار می کند
 کتاب استراتژی کسب و کار
 کتاب ماجرای فوتبالیست شدن فرانتس