کتاب ببر سفید

اثر آراویند آدیگا از انتشارات نیلوفر - مترجم: مژده دقیقی-دهه 2000

رمان ببر سفید گشت و گذاری خنده‌آور و تخیلی در سویه تاریک هند است که کمتر نشانی از آن‌ در داستان‌ها می‌بینیم. آراویند آدیگا در این رمان داستانی قوی درباره بی‌عدالتی و قدرت در جامعه سرشار از تناقض امروز هند روایت می‌کند. شکل گرفتن جامعه هند در قالب یک اقتصاد جهانی مدرن با شخصیت اصلی رمان در تقابل قرار می‌گیرد. بالرام حلوایی شخصیت پیچیده‌ای است – خدمتکار، فیلسوف، کارآفرین، قاتل – که طی هفت شب، زیر نور پراکنده چلچراغی مضحک، داستان هولناک و حیرت‌آور موفقیت خود را در زندگی بازمی‌گوید، موفقیتی که تنها به کمک ذکاوت خود به آن دست یافته است


خرید کتاب ببر سفید
جستجوی کتاب ببر سفید در گودریدز

معرفی کتاب ببر سفید از نگاه کاربران
هنگامی که شما در حال خواندن یک کتاب در آفریقا هستید، چه چیزی انتظار دارید که بخوانید؟ نه از فلسفه و عاشقانه، بلکه از ظلم و ستم، گرسنگی و تروریسم کودک. وقتی خواندن یک کتاب در آمریکا دارید، چی انتظار دارید که بخوانید؟ نه از گرسنگی و شکست، بلکه از رفاه، سیا و مشاهیر. به همین ترتیب وقتی یک غربی یک کتاب را در هند میخواند، چه انتظاری دارد؟ دقیقا شما این حق را دارید - فقر، فساد، فقر، بلایای طبیعی، شورش ها. و این دقیقا همان چیزی است که آرومند آیدیا موفق به ارائه می کند. این کتاب از موضوع خرگوش به ثروت است همه چیز شما می خواهید در مورد هند بخوانید - فساد سیاسی، شرارت سیستم کست، فحشا، فقر و غیره و غیره. به عنوان خوانده شده کتاب من فقط آن را به عنوان مثال کامل از آنچه که یک فرد برخورد کسی که در زندگی اش گرسنه نیست، درباره گرسنگی می نویسد. او فقط تصور می کند که چه گرسنگی می تواند باشد و بهترین تصویر را برای دیگر افراد غیر گرسنه برای همدردی به تصویر می کشد. و شما نگران نباشید، او به دنبال طرفداران نئو ژنی خواهد بود که اگر شما سعی می کنید این کتاب را با \" استدلال واقعیت من شرط می بندم، کسانی که در مورد \"هند واقعی\" بحث می کنند، هرگز به غیر از تلویزیون تماشا نکردند. من شخص فانتزی نیستم. در عوض برعکس اما من فقط از گرفتن عکس از عکس 10x زوم دیجیتالی که از بالای یک ساختمان بلند بالا گرفته شده، خسته شده ام. من کاملا \"شاناتارام\" را دوست داشتم که به طور کامل در مرغداری بمبئی مستقر است و دارای عکس کثیف و خیره کننده تر از کتاب های به اصطلاح هند واقعی است. @ White Tiger @ داستان نه هر هند است، بلکه یک داستان است که هر هندی می تواند بنویسد و آدیگا آن را قبل از این نوشت. همچنین شما همچنین می توانید یک برنده بوکر باشید. من مطمئن نیستم که آدیگا نویسنده خوبی است، اما برای من، او یک فروشنده بزرگ است، درست مثل مدل نقش اخیر ما آقای چاتان بهگات. تنها تفاوت انتخاب مخاطبان هدف است. آقای باگات یک محصول را برای توده های هند ایجاد کرد در حالیکه محصول آدیگا به کمیته برنده جایزه هدایت شد. من فقط از این دو کتاب نمی توانم ناراحت باشم (البته من کتاب های بدتری خوانده ام)، اما چون چیزی این دو نویسنده به هزاران نفر از سرخپوستان داده اند که هیچ کدام از نویسندگان برجسته هند قادر به ارائه بسیاری از سالها نیستند. امید. بله، موفقیت این دو کتاب امیدوار به هزاران نفر از سرخپوستان است که ایده ها، نوشته ها، داستان ها هرگز نور روز را نمی دیدند و یا فقط موفق به پیدا کردن خود در وبلاگ ها شدند که هیچ کس نمی خواند و یا ناشر ها را نابود می کند. در حال حاضر، شما بیشتر و بیشتر از موضوعات مشابه در خیابان ها خواهید دید. @ بخش ادبیات @ بخش کتاب فروشی ها تبدیل خواهد شد بسیار بزرگتر، افسوس فقط با محتوای زباله. همه کسانی که به خوبی می نویسند، اکنون می توانند فکر کنند که می توانند نویسنده شوند. و کسانی که فکر می کنند که می توانند کمی بهتر از دیگران بنویسند، اکنون می توانند بوکر را تحسین کنند و جوایز را به دست آورند. خوش آمدید به جهان بی نظیر.

مشاهده لینک اصلی
@ این جایزه من بوکر 2008 را برنده شد @ من مراقب نیستم من برنده 2005، John Banvilles The Sea نبودم. @ اما شما فقط در یک روز خواندن آن را تمام کردید. این بدان معناست که برای شما هم جالب است. @ به طریقی، بله. آقای آویده در یک مصاحبه گفت که میخواهد سرگرمی را به عنوان دلیل اصلی برای هر کسی که میخواهد این کتاب را بخواند. سرگرمی که آنها را به پایان می برد. به طریقی، کتاب را به پایان رساندم تا متوجه شود چگونه بالیام هالوی کارفرمای خود را می کشد، آقای Ashok و دلیل قانع کننده ای برای او خواهد بود. آیا کشتار پس از آن توجیه شد؟ یک دلیل قانع کننده وجود داشت؟NONE AT ALL. بالمار یا مونا (به معنی: پسر) فقط آقای آشکو را گرفت تا پولش را بگیرد. منتقدین این مقایسه را با جرم و جنایت فدور Dostoevskys. این جنجالی است @ باید در مورد نوشتن چیز خوبی داشته باشیم. آقای آدیگا، 35 ساله، خبرنگار سابق مجله TIME بود. او یک روزنامه نگار است و در بمبئی زندگی می کند. او در جای خوبی است که چیزی را بنویسد که واقعا به او معروف است. @ سال گذشته، من Vikas Swarups Q \u0026 amp؛ A (Slumdog Millionare) و از لحاظ نوشتن سبک، طرح و مشخصه بسیار بهتر بود. من واقعا \"ازش لذت بردم. E. M. Forster، یک رمان نویس انگلیسی، یک گذر به هند را بدون مدت طولانی در هند ماند. بسیاری از روزنامه نگاران سابق وجود دارند که کتاب های خوب را می نویسند. جان Herseys هیروشیما همیشه یکی از مورد علاقه من خواهد بود. @ آیا من از این کتاب یاد گرفتم؟Aside از @ Munna @ که به معنی @ boy @، من چیزی جدید یاد گرفتم. من سه بار به مومبای رفتم و تا کنون 3 کارفرمای هندی داشتم (بمبئی یا مبتنی بر ایالات متحده). من می دانم که شیوه زندگی افراد فقیر و ثروتمند بسیار متفاوت است. @ هر بخش جالب؟ @ Nah. این کتاب سعی کرد Balram Halwai را به عنوان فارست گامپ هند معرفی کند و با شکست مواجه شد. داشتن رابطه جنسی به عنوان @ hammering @ یا @ dipping ones knight در یک دختر اشاره شده است @ نه خنده دار. @ پس چرا ه *** آن را برنده بوکر شد؟ @ مطمئن نیستم. شاید قضات از اینکه فقیر بودن مردم فقیر در هند چقدر ضعیف است و یا آنها ترجیحات جنسی مقاربت را بسیار خنده دار می دانستند شگفت زده کرد.

مشاهده لینک اصلی
من فکر می کنم می توانیم کاملا مستقیما بگوییم که من هیچ چیز در مورد هند نمی دانم: می دانم تاریخ های تاریخی بزرگ و بناهای بزرگ، اما من هرگز پای آن را ندیده ام. به معنای واقعی کلمه، به سختی کشور با هزار زبان و فرهنگ را لمس کردم: من میلیونر فقیرانه را خوانده ام و من آن را دوست نداشتم. من خواندن همه چیز راشدی نوشتم در هند، اما در نهایت یک نقطه نظر انگلیسی نیست، آیا این نیست؟ و من همچنین مستعمره را خوانده ام، به عنوان مثال، با شکوه A Passage to India توسط Forster؛ و یا مسافران (Dharma Bums از Kerouac، یک بربر در آسیا Michaux). اما آنچه مرا از کتابهایی که من از دست که به هند، به عنوان در داستان های من quon © گزارش شده، این کنتراست بسیار زیاد بین عمق بدبختی از محله های فقیرنشین بمبئی، و زرق و برق است از بالیوود. (آه آره، من فراموش کرده بودم بگویم که دوست داشتم بالیوود هستم و حتی شرکخان شرکت خروس من را می نامیدم). بدبختی و شکوه در ببر سفید Adinga Adiga رنگ می شوند: تاریکی منطقه ای است که از آن می آید، یکی که از آن بیرون نمی رود، جایی که همه چیز کثیف و کثیف و بدبخت است . و پس از آن، سفید، ثروت و لمبیت، کسب و کار و در نهایت، شرایط انسان وجود دارد. برای راوی ما یک حیوان است. در واقع آن است به سختی اگر آن را تا یک نام: آن را فراموش کرده بود © او را یکی در هنگام تولد می دهد و این معلم خود را که lappellera بالرام، به دلیل آن راحت تر است. اگر چه در © تهراناونیو © nèbres متولد شده، او همه چیز را به خود رها کردن، به عنوان او در یک سری زندگی © از هفت حرف می گوید، در نیمه های شب به نخست وزیر چین دیکته © دوباره. بالمار رویدادهای برجسته زندگی او را بازگو می کند و هند معاصر را در یک لحظه گمراه کننده و ناراحت کننده توصیف می کند. بدبختی، قتل، حسادت: چگونه برای تبدیل شدن به انسان زمانی که کسی بدون نامی به دنیا می آید؟ رنگ سفید که به دنبال ببر ما است، نه تنها از دست های پاک، سفید با کرم مرطوب کننده، سفید از سرخپوستان غنی است؛ این نیز سفید است از استعمارگران. از آنجایی که پوست انگلیسی زبان که از لحاظ سیاسی غالب بود، اکنون از لحاظ اقتصادی، به ویژه از زمان آمریکا، غالب است. بالمار تماشا می کند، تأثیر نئو-استعمارگری در جامعه اش را می بیند، از آن رد می کند و برای پیشبرد بازی می کند. این نیز سفید پوست مادر است، که سفید بر روی حیوانات ظاهر می شود که آن را سوزانده است: سفید مقاومت، سفید زندگی در برابر مرگ، کسی است که می کوشد برای کشتن زندگی کند. یک متن بی رحمانه که خیلی سریع و خواندنی است. یک پرتره بدون امتیاز هندوستان معاصر. قطعا یکی از ضربان قلب من در این سه ماهه اول است. * خواندن به عنوان بخشی از خواندن فرانکوفونی مارس مارس، موضوع آسیا، از شما بسیار سپاسگزارم برای جولی برای توصیه! *

مشاهده لینک اصلی
بیشتر آثار درباره هندوستان که خواندن آنها مانند سلمان رشدی، ویکارام سیت، آرونداتی روی، روحتنون میستری، دیسا یا حتی Thrity Umrigar است، از شخصیت هایی که زبان انگلیسی آنها زبان انگلیسی است، به ما بگویید. حتی اگر آنها همچنین هندی یا گجراتی یا هر زبان دیگری از زبان شبه قاره صحبت کنند. وقتی ببر سفید را شروع کردم، متوجه شدم که این اولین داستان هندی بود که شخصیت اصلی در ابتدای داستان، یک کلمه انگلیسی نبود. من در ابتدا از این واقعیت استقبال کردم که آدیگا ما را به دیدگاه واقعی هندوستان، تاریکی، به عنوان شخصیت اصلیش، به بالمار می گوید و اگر آنچه که او توصیف می کند، یک تصویر دقیق است، پس این مهم ترین دستاورد این کتاب است . به عنوان یک قطعه ای از داستان، من احساس می کنم آن را کمتر موفق است. فرمت این رمان به عنوان یک نامه به رهبر چین، بی دست و پا است. شخصیت بالمار خود به نظر می رسد ناهموار، گاهی اوقات فوق العاده اعتماد به نفس و دنیوی، گاهی اوقات نادیدنی وفادار و فروتن است. این باعث می شود که او را دوست دارم چون ما واقعا او را نمی دانم. سرعت نیز ناهموار است و رمان در یک حالت نامطبوع بی نظیر است. مثلا خواندن روزنامه نگاری توسط آدیگا درباره آنچه امروز در هند روستایی است، بدون هیچ کدام از بازی های کوچک ببر سفید.

مشاهده لینک اصلی
اوه ... خوب بود. احتمالا بهتر از این بود. از آنجا که من برنده جایزه من بوکر بود، انتظاراتم بسیار بالا بود. و در حالی که داستان توجه من را حفظ کرد، من به طور کامل @ به فروش برخی از تصمیم ها و اقدامات شخصیت اصلی به فروش رسید @. آنها واقعا صحیح نیستند. من واقعا از سبک نامه این کتاب لذت بردم. من قطعا نمی ترسم صرف وقت آن را بخوانم.به نظر من فقط چیزی بیشتر از چیزی انتظار داشتم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ببر سفید


 کتاب درآمدی بر هرمنوتیک بایبلی معاصر
 کتاب گردش دور دنیا
 کتاب سایه شیطان
 کتاب فرهنگ واژگان سینما
 کتاب زبان خداوند
 کتاب چگونه کارکرد مغز خود را بهتر کنیم؟