کتاب بادبادک باز

اثر خالد حسینی از انتشارات مجید (به سخن) - مترجم: غلامرضا اسکندری-دهه 2000

"ممکن است ناعادلانه باشد، اما آنچه در چند روز، گاهی حتی یک روز اتفاق می افتد، می تواند دوره ی یک عمر را تغییر دهد." امیر پسر ثروتمند بازرگان کابل است که عضو کاخ حاکم پشتون است. حسن، خادم و همدم ثابت او، هزاره است، کست مردود و فقیر. پیوند ناخوشایند آنها توسط انتخاب امیر پراکنده شده است تا از دوستان خود در میان تنشهای قومی، مذهبی و سیاسی سالهای مرگ سلطنت طلبان، از بین برود. اما بسیار قوی پیوند میان دو پسر است که امیر به دنیای دور سفر می کند و تلاش می کند تا در برابر اشتباهات گذشته گذشته تنها یک دوست واقعی داشته باشد. داستان فراموش نشدنی، دلهره آور از دوستی نامطلوب بین یک پسر ثروتمند و پسر خادمی پدرش، دونده کیت یک رمان زیبایی ساخته شده در کشور است که در حال فرار از بین رفته است. این مربوط به قدرت خواندن، قیمت خیانت و امکان رستگاری است؛ و اکتشاف قدرت پدران بر فرزندان - عشق، قربانی، دروغ آنها. یک داستان جالب از خانواده، عشق و دوستی در برابر فاجعه ویرانگر تاریخ افغانستان طی سی سال گذشته گفت: "دزدک کیت" یک رمان غیر معمول و قدرتمند است که تبدیل به یک محبوب و یک نوع کلاسیک است.


خرید کتاب بادبادک باز
جستجوی کتاب بادبادک باز در گودریدز

معرفی کتاب بادبادک باز از نگاه کاربران
من این کتاب را یک ستاره گذاشتم. بله، در مورد افغانستان است، بله، آن صحنه های جالب و حتی خوب نوشته شده را شامل می شود، اما همه این کتاب ها مودلین و بالای سر است و به نظر می رسد از پایان دادن به پایان دادن به هر صورتی قابل تصور از اپرا از هر امکان ملودرایی کاوش و شیرده شده است. حسینی همچنین دارای مزایایی برای غرور هنری بی نظیر است و صحنه های تجاوز به کودک در حال چرخش است - حتی با توجه به عدم توانایی ظاهری وی برای وارد شدن به آن به طور معناداری در داستان، ساخته شده است. از این رو، می خواهم بین احساسات قدرتمند و ملودرامایی متمایز شود. من این کتاب را با امید زیاد شروع کردم، همانطور که به خوبی به من توصیه شده بود و من بادبادکها را دوست دارم. نیمه اول مقدار زیادی پتانسیل را نشان می دهد. توصیف های زندگی حسین در سال های دهه 70 اغلب زیبا است، همانطور که توصیف های او از دو پسر بچه با بادکنک و خواندن شاهنامه است. کتاب، کتاب به هم ریخته و سخت است. افغانستان مدرن یک بوم بزرگ است و حسینی تلاش می کند که تا حد ممکن از آن استفاده کند. در پیروی گسترده او نتواند. با این حال بزرگترین ناامیدی برای من این بود که مشخصه کاملا قابل پیش بینیش بود. همانطور که رمان پیشرفت می کند، شخصیت ها بیشتر و بیشتر شبیه کارتون ها می شوند. دونده بادبادک هیچ ظرافتی ندارد به عنوان مثال، شخصیت کودک قلدر که به یک طالبان تبدیل می شود، نگاه کنید. نیمی از آلمان؟ نازی ها Sodomite؟ البته. همجنس گرایی pediphile؟ ما آن را دریافت می کنیم! هس پسر بد در حال حاضر او را با یک تیرکمان بچه دار می شکنید! در کل، این کتاب به نظر می رسد اولین تلاش شخصی است که می توانست بگوید، اما برای رسیدن به این هدف، بلوغ یا خودمراقبتی ندارد. برای تمام بخش های بد آن، که متأسفانه خیلی خوب است، می بینم که او استعداد دارد و احتمالا بالقوه است. من کتاب بعدی ام را خواندم.

مشاهده لینک اصلی
دوستان با خنده دار Potterhead Ashley * Hufflepuff Kitten به عنوان خوانده شده * مشکل پورنو تراژدی مانند دونده کیت این است که، در برخی از موارد، این همه می شود کمی بیش از حد. ما آن را دریافت می کنیم. امیر تا به حال / زندگی عمیق داشته است که در آن هیچ چیز درست نمی شود. خواننده امیدوار است که چیزی خوب در اطراف گوشه باشد، زیرا مطمئنا زندگی برای این شخص نمی تواند بدتر شود. Welp، اگر فکر می کنید که هنگام خواندن این کتاب، شما باید اشتباه نکنید. هرچند شگفتی ها را به اندازه کافی جذاب نگه داشت تا خواندن ادامه پیدا کند. من هرگز نمی دانستم چه وحشت جدید درست در اطراف گوشه است. حتی اگر می دانستم چیزی که وحشتناک است، همیشه بیش از افق بود، نمی دانستم که چه چیز وحشتناکی بعد از این مرد رخ خواهد داد. من به طور مداوم از اینکه چطور بد زندگی برای او و کسانی که در اطراف او بود، شوکه شدم. من احساس می کنم بعضی از جنبه های داستان را مجبور به وجود، اما آنها اسپویلرها هستند، بنابراین آنها را برای بحث Spoiler در پایان ذخیره می کنند. من همچنین رتبه سه ستاره را در بحث اسپویلر توضیح می دهم. به لطف روز چهاردهم کتابخانه در فروشگاه محله من، من تمام کارهای این نویسندگان را دارم. اما قبل از اینکه من دیگری رمان حسینی را بردارم، باید اطمینان داشته باشم که نه همه چیزهایی که او انجام می دهد، فیلم های فاجعه است. اگر این کار را بکنید، احتمالا کار دیگری را که خواندنش را انجام می دهد، کنار بگذارید تا زمانیکه من در یک لحظه افسرده باشم. من داستان های غم انگیزی را به خاطر نمی آورم، اما برای هر صد صفحه یا هر چیز دیگری نیاز به نوعی تسکین دارم. خلاصه: چیز دیگری در مورد این رمان ابتدایی نمی گویم. غم و غم و ناراحتی بود و سپس غمگین بود. یک تکه کوچک از نور در انتهای تونل وجود دارد، اما مانند کشیدن گرد و غبار گرد و غبار الماس در شمع عظیم کوه فیل است. شما می توانید از طریق آن اگر شما بخواهید حفاری کنید، و ممکن است حتی وقت خود را ارزش گذاری کند، اما شما هنوز هم احساس می کنید که مانند شات است. قضاوت دائمی: نیاز به دوش و علف های هرز دارد. Spoiler Discussion: (view spoiler) [MC getting یک لب شکسته درست مثل دوست مرده او زمانی بود که او بچه بود کمی برای من احمقانه بود. همخوانی هایی که در کتاب ها همیشه وجود دارد مجبور است. من از داستان خارج شدم الاغ که او را گرفت، مقدار زیادی بود. بدون نیاز به زخم مجاز. تا آن لحظه، این احساس یک داستان واقعی بود، به طوری که اگر آن را یک زندگینامه بود، اما پس از آن، نویسنده احساس زندگی واقعی از کتاب را از دست داد و رمان احساس بیش از حد fictional.When سهراب سعی کرد خود را در نهایت، من فقط چشمانم را برداشتم. من می خواستم این کتاب در آن لحظه خیلی بد باشد. من دیگر نمی توانم تراژدی دیگر را لمس کنم. من فکر می کنم این چیزی است که رتبه من را به سه ستاره هدایت کرد. اگر میخواهید بحث مفصلی را در نظرات زیر مطرح کنید، لطفا از تگ های اسپویلر استفاده کنید. با تشکر برای پیوستن به من! (پنهان کردن اسپویلر)]

مشاهده لینک اصلی
آه این خوب نبود. اما گناه من برای برداشتن چنین کتاب اصلی من تا به حال توسط دونده بادبادک، که من حتی می تواند خود را برای نوشتن بررسی مناسب است. خب، سعی میکنم ... من فکر میکنم چه چیزی بیشتر از من ناراحت بود؟ این موضوع در مورد جنگ افغانستان پاره شده است، اما همه چیز بالینی و حقیقت واقعی است، به شرطی که حسینی از دست خود دست بکشد. داستان پر از صحنه های احمقانه و مبهم و شخصیت های کم عمق است. این قابل پیش بینی بود، صابون اپرا ایاش و دستکاری. این کتاب توسط بسیاری عاشق شده است و من می توانم بفهمم که چرا آن کمپین. شما تصور نمیکنید و شما نباید هر چیزی را درک کنید. نوشتن ساده و آسان برای خواندن است و به این معنی عابر پیاده آن است. نه یک نقل قول نقل قول و در برخی موارد من در واقع cringed. این نوشتار حامی بود - شخصیت های حسینی به زبان انگلیسی صحبت می کنند، یک کلمه در فارسی می گویند، سپس آن کلمه را به زبان انگلیسی تکرار کنید. خیلی بد و ناخوشایند. این داستان دارای استعاره هایی است که از ظرافت و یا هوشمندانه برخوردار هستند و به شما توهین می کند @ شما را آزار می دهد و شما می توانید اوه و آه را در تار و پچ بچرخانید که احتمالا شما هرگز نمی بینید. احساس لنگی کردم استراتوتیپ ها، تصویربرداری کاریکاتور از طالبان، هیچ تحلیل، هیچ بینش، چیزی برای از بین بردن با شما اما خجالت. من قصد دارم به 2 ستاره بدهم، اما 1 ستاره برچسب @ من آن را دوست ندارم @ آن را به طور دقیق تر خلاصه می کند.

مشاهده لینک اصلی
این بازبینی تا حد زیادی غیرقابل انعطاف است، اما من آن را یک داستان زیبای، غافلگیر و قدرتمند میدانم. دونده کیت درباره پسر جوان امیر است که در یک بخش ثروتمند کابل، افغانستان، تنها فرزند یک معامله گر محبوب، که بهترین دوستش را به خیانت می گذارد، رشد می کند و بعدها فرصتی به دست آوردن خود دارد. Kahim می گوید: \"همانطور که پدرش بهترین دوستش است، می گوید:\" راهی برای خوشبختی دوباره است. @ امیر با حسن، پسر خدمتکار هزاره، پدرش علی، با پدر امیر، بزرگ شد. مادر حسن به زودی به زودی به دنیا می آید و او تمام عمر خود را به خصوص برای داشتن یک هزاره که من هرگز از قبل از آن شنیده ام از دست دادم، اما به عنوان یهودی در آلمان نازی، تنها با پول و تحصیل . پس شاید بیشتر شبیه برده های سیاه باشد؟ به هر حال، امیر می داند که یک بزدل است، می خواهد داستان ها را بنویسد، نه به مبارزه علیه دوست آسففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففففف، که بنیاد هیتلر است او می داند که پدرش در او ناامید شده است و حسادت می کند وقتی که پدرش (@ بابا @) احساسات و رفتار ترجیحی خود را نسبت به حسن نشان می دهد. حسن نیز بهترین دونده در این شهر است. پسران در زمستان یک بازی بادبادک بازی می کنند؛ رشته ها در شیشه های قیر و برش پوشیده شده اند و آنها به طرز محسوسی پرواز می کنند تا کایت آنها رشته های دیگر بادبادک های پسر را برش دهد. برنده آخرین بادبادک در هوا است و به شما اضافی اگر شما از پایین آمدن آخرین بادبادک بریده شده است. امیر برنده مسابقات پرواز بادبادک یک سال، و پس از آخرین بامزه بریده حسن را می فرستد. حسن، متعهد و وفادار به امیر، با صدای بلند گفت: \"بیش از هزار بار، برای شما بیش از شانه ام\" @ برنده شدن این مسابقات به معنای همه چیز به امیر است، زیرا بابا او را دوست دارد. اما امیر شاهد چیزی وحشتناک وحشتناک وحشتناک است و هیچ کاری نمی کند، چیزی نمی گوید. حتی زمانی که او می آموزد که حسن می داند چه اتفاقی افتاده است، امیر هیچ کاری نمی کند. او علاقه پدران خود را به حسن ترجیح می دهد. از آنجایی که حضور حسن به امیر یادآوری می کند که چه اتفاقی افتاده است، او دیگر نمی تواند در اطراف او قرار بگیرد و راهی پیدا کند که از حسن و علی خلاص شود. امیر یک شخصیت بسیار جالب است. او به عنوان یک پسر، از ضعف های خود آگاه است، او بسیار دوست داشتنی نیست، هر چند به عنوان یک شخصیت ادبی شخصیت او به خوبی نوشته شده است، صدای اول شخص خود را با لمس snobby، طبقه بالا طبقه بندی شده است. او حسن را خجالت می کشد: در حالی که او دوست دارد با او بازی کند، زمانی که دیگر دوستان آمیرس در اطراف حسن حضور ندارند، و امیر هرگز او را دوست او نمی خواند. زمانی که امیر بزرگتر می شود، می داند که حسن شخص بهتر، قوی تر و شجاع تر و مهربان تر و روحیه تر است. اما امیر فقط یک کودک است و یکی با انتظارات زیادی از خود، به جز پدرانش. بسیاری از چیزهایی که دوست داشتم در مورد این کتاب وجود داشته باشد. اول از همه، آن را در 50s تنظیم نشد! این در 70 سالگی شروع می شود، زمانی که امیر حدود 12 سال دارد و از سال 2002 تا سال 2002 حدود یک سال پس از 11 سپتامبر پیگیری می کند. این بسیار چشمگیر در رابطه با افغانستان، کشوری است که رک و پوست کنده، تعداد بسیار کمی از ما در مورد آن زیاد می دانیم. دونده کیت نشان می دهد که زندگی آنها نسبتا مدرن قبل از ورود روس ها و چگونه طالبان در ابتدا مورد استقبال قرار گرفتند زیرا آنها از روس ها خلاص شدند. پس از آن، حسینی به سوی طالبان بسیار بی رحم است و یک تصویر بسیار سیاه از آنها را رنگ می کند. زمانی که امیر از امریکا به افغانستان میرود، تصویربرداری طالبان زناكار و تهدید مردم برای تشویق بیش از اندازه به صدای بلند در حوادث ورزشی، ترسناک است. هنگامی که او دشمن قدیمی روبرو می شود، چه اتفاقی می افتد که امیر حتی بدتر از آن است. با این حال این یک کتاب مخرب نیست. نقره ای از نقره ای که از آن عبور می کند، وجود دارد: امید. این کتاب به امید پایان می دهد، یک قطعه کوچکی از آن، یک امید خصوصی و شخصی است، اما مهم است. با این حال، حسینی نشان دهنده سمت انسان از افغانستان است، نه طرف کشتار خشخاش، متعصب. او نقاشی از کابل را پر از درختان زغال اخته و انار، چمن سبز و زمین های بازی و پارک ها، بازارهایی پر از عطر کریستال کابوب و یک جامعه محکم بافتی که کمتر خانوادگی است نسبت به یونانی ها و ایتالیایی ها نقاشی می کند. من در مورد آداب و رسوم افغانی آموختم، حتی معنی بعضی از کلمات مانند Inshallah (God willing @، اگر حافظه من به من صحیح خدمت می کند - حتی من این کتاب را با من نداشته ام) را یاد گرفتم. این یک داستان غم انگیز است برای آنچه که از دست داده و آنچه که - و - تحمل، بلکه یک گرم، برای شخصیت های رنگارنگ، همبستگی، عزم و اراده است. در نهایت یک داستان از بقا و رستگاری، دونده کیت کاملا لذت بخش بود، خواندن سریع، به خصوص به چالش کشیدن، اما یکی که فرضیات و پیش فرض های ما را به چالش می کشد.

مشاهده لینک اصلی
وقتی این خواندن شروع شد، احساس کردم این یک داستان واقعی بود و به همین دلیل آن را لذت بخش یافتم. بعد از آن، متوجه شدم که اشتباه کردم و از این که بقیه رمان ها قابل پیش بینی بود، ناراحت شدم. هر بخشی از کتاب بسته شد. پس از یک نقطه خاص در روایت و من دیگر نگران کسی که در داستان بود. من بیشتر مردم این کتاب را دوست دارم چون معتقدند چیزی در مورد یک فرهنگ دور وجود دارد. در برخی موارد، آنها عبارتند از - ساختار طبقاتی، غذا، پذیرش، چیزی در مورد دین. اما، هیچ چیز واقعا از این کتاب در مورد مسائل واقعی که بر افغانستان و یا بخشی از جهان به طور کلی تاثیر گذاشته است وجود ندارد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بادبادک باز


 کتاب برنامه نویسی با Python 3 (پایتون 3)
 کتاب LabVIEW برای همه
 کتاب زندگانی حضرت فاطمه (س) و دختران آن حضرت
 کتاب جاسوس خوب
 کتاب خدای مرده زاد
 کتاب درآمدی بر هرمنوتیک بایبلی معاصر