هنگامی که ما برای اولین بار با سوزی سالمون ملاقات می کنیم، او در حال حاضر در بهشت است. همانطور که او از این مکان عجیب و غریب به نظر می رسد، او در صدای تازه و روحیه یک دختر چهارده ساله به ما می گوید که داستان ایده آل و پر از امید است.
در طی هفته های پس از مرگ او، سوزی زندگی بدون سر خود را روی زمین ادامه می دهد - دوستان مدرسه او شایعاتی در مورد ناپدید شدنش می کنند، خانواده اش امیدوارند که پوسته پیدا شود، قاتل او در تلاش برای پوشش آهنگ هایش. همانطور که ماهها بدون سر و صدای عبور می کند، سوزی پدر و مادرش را می بیند که ازدواج از دست رفته است، خواهرش سخت تلاش می کند تا قدرتمند باقی بماند، و برادر کوچکش تلاش می کند که معنای کلمه را فراموش کند.
استخوان های دوست داشتنی درخشان و شگفت انگیز است، که رمان هایی است که بیشترین امیدواری های داستان را از غم و اندوه می سازد. در دست یک نویسنده جدید درخشان جدید، این داستان از بدترین چیزی که یک خانواده می تواند با آن مواجه شود تبدیل به یک رمان ماندگار و حتی خنده دار در مورد عشق، حافظه، شادی، بهشت و درمان است.
خرید کتاب استخوان های دوست داشتنی
جستجوی کتاب استخوان های دوست داشتنی در گودریدز
معرفی کتاب استخوان های دوست داشتنی از نگاه کاربران
وقتی که من در نیویورک زندگی میکردم (پیش از آنکه کسی را دوست داشته باشم)، من ساعتها از سر گذراندن The Strand استفاده میکردم، نه به این خاطر که من علاقه خاصی به آن کتابفروشی خاص داشتم، بلکه به این دلیل که در خانه حداقل مترو من و زمانی که شما یک پرونده ماهانه دارید که مراقبت می کنید؟) و هیچ کس من را ناراحت نمی کند و در فصل زمستان نسبتا گرم است. چیز دیگری که من فقط در مورد نیویورک به یاد می آورم همین دلیل است که من این کتاب را در وهله اول به این نتیجه می رسم این است: در خط مترو من همیشه متوجه شدم کتاب های مختلفی که مردم خواندند، و اگر من همین کتاب را اغلب به اندازه کافی ( مانند زمانی که هرکسی تازه هری پاتر و یا کتاب حیوانات زنبورها را فقط در همه جا داشته باشد، مشابه این بود که آن را در یک لیست پرفروش قرار داده و من همیشه به عنوان پوشش و عنوان یادآور شدم. بنابراین یکی از کتابهای موجود در فهرست پرفروشترین مترو، The Birds of Love بود، و یک روز در Strand من شروع به خواندن آن کردم. این غیر قابل توجه بود، بنابراین من آن را خریداری نیست، اما دفعه بعد که من در The Strand بودم (که ممکن بود روز بعد یا هفته بعد) دوباره آن را برداشتم و کمی بیشتر بخوانم (برای دیدن اگر بهتر شد ) سرانجام من از طریق این کتاب نیمی از راه را طی می کردم و نتیجه گرفتم که هیچ، واقعا هیچ چیز بهتر از آن نبود، بنابراین من آن را پایین گذاشتم. 10 سال بعد دوباره آن را برداشت کردم و واقعا خوشحالم که انجام دادم. چیزی که برای اولین بار به نظر می رسید انگیزه ای (یک کتاب نوشته شده از نقطه نظر یک دختر قاتل) تبدیل به یک داستان زیبا و پیچیده با شخصیت های به خوبی شناخته شده است که من نمی توانم قرار داده است. جای تعجب نیست که بسیاری از مردم آن سالها قبل آن را در مترو خواندند.
مشاهده لینک اصلی
به طور خلاصه: بیش از حد؛ توصیف متضاد؛ از آنجا که دختران سوزی ماهی قزل آلا را از بهشت می بیند، گفته می شود داستان دختران نوجوان قتل عام است. بنابراین، بدیهی است، آن را به طور مداوم در تلاش برای کشیدن قلب از صفحه اول. در این موارد، گاهی اوقات موفق می شوید - در حالی که بسیاری از آن ها کمی شگفت انگیز است، برخی از لحظات واقعا لمس نیز وجود دارد. با توجه به کتاب ها و همه جا محبوبیت، من فکر کردم ممکن است واقعا خسته کننده باشد، اما در واقع نوشتن این بد نیست، با وجود استفاده بیش از حد مشتاق از استعاره ها و تقلید ها. روایت تصویری قابل اعتماد از یک خانواده را پس از از بین بردن یک فرزند به تصویر می کشد، و اگر نگاه ناامید کننده ای نسبت به سوسیز به نظر می رسد، اگر ناخوشایند مختصر (من مایلم این عنصر را بیشتر مورد بررسی قرار داده شود) جذاب است. با این حال، من با بسیاری از کاراکترها مشکل داشتم. برای مثال، ری و روث. دو نوجوان - یک پسر بچه که یکبار سوزی را بوسید، یکی از دخترانی که به سختی با او صحبت می کردند - واقعا آنقدر سخت است که او را فراموش کرده و در سال های بسیاری پس از آن حرکت کند؟ اگرچه روایت جزئیات هر چیزی را که به آنها اتفاق می افتد، نشان می دهد که Ray به طور خاص (به رغم ظاهرا جذابیت فوق العاده ای دارد) هرگز هیچ ارتباطی با دختری عاشقانه با دختر دیگری در اثر ماندگاری خود با حافظه سوزی ندارد. چقدر راحت است، زیرا شاز در حال تماشای اوست و خواننده تقریبا تشویق شده است که او را به عنوان متعلق به او ببیند. به همین ترتیب، اعمال برخی از خانواده Susies (به ویژه مادرش) برای درک دشوار است. من به خوبی می توانم باور داشته باشم که قتل یک دختر باعث می شود یک مادر افسرده شود، از شوهرش و دیگر فرزندان بیگانه شود و در نهایت خانواده اش باقی بماند - اما هیچ چیز Abigail، صرف نظر از یک مسأله پر جنب و جوش با یکی از پلیس تحقیق مرگ سوزی، در واقع از نقطه نظر او توضیح داده شده است. هنگامی که او خانواده خود را ترک می کند، تصمیم به نظر می رسد کاملا ناخوشایند است - یکی از آن ها در یک دقیقه آویزان است، چه ؟! لحظاتی چون شما فقط به انگیزه های خصوصی خود برای درک انگیزه های خصوصی خود دست نیافته اید. Sebold تلاش می کند تا آقای هاروی، قاتل Susies را هدف قرار دهد و او را انسانی توصیف کند تا تلاش خود را برای جلوگیری از جنایات او انجام دهد. برای مثال، کشتن حیوانات خانگی محله در تلاش بیهوده برای محدود کردن اشتها خود را برای حمله به دختران جوان. (سوزی روحانی می تواند، به نظر می رسد، ذهن ها را بخواند و هر جزئیات رویدادهای گذشته را که در آن دخالت نکرده است، بفهمد؛ دوباره بسیار راحت است و هیچ توضیحی درباره اینکه چگونه او می فهمد که او این قدرت را دارد یا اینکه چگونه آن را اداره می کند) با این حال، شخصیت چنین کلیشه ای در وهله اول است (خرسند کننده تنها، مظهر مادرش، سرگرمی های عجیب و غریب است) که در نهایت به نظر می رسد مانند یک هیولا و نه یک انسان قابل اعتماد است، اما فقط یک شخصیت غریبه ناهموار و غیر متشکل با توجه به اینکه یک قاتل سریال است. همچنین بسیار ناامید کننده است که هرگز گرفتار شده یا خسارت مالی به او داده نشده است. سرانجام پایان دادن به آن. چه چیزی در مورد پایان دادن می گویند ؟! اگر شما کتاب را بخوانید (مگر آنکه شما آن را دوست داشتید)، احتمالا می دانید منظور من چیست. اگر همه چیز را بفهمید، همه چیز درست می گوید این چیزی است که به نظر می رسد کاملا شگفت انگیز است، که حتی نمی تواند آن را پوشش دهد. نه تنها این، بلکه پیام ظریف این نتیجه و پیامدهای اخلاقی برای شخصیت های (زندگی) که در بهترین حالت هستند، بسیار مشکوک هستند. بین این که تفکر این کتاب نوعی خوب و بدبختی بود، بینظیر بود، پایان من را محکم به طبقه بندی منفی برد و بسیاری از مثبت را برای من خراب کرد. با عرض پوزش به آن می گویند، اما این نوع کتاب است که افرادی که به طور معمول چیزی را بخوانند، اما جوجه های روشن، واقعا PROFOUND و MOVING را پیدا خواهند کرد، که ادعا می کند که چرا بسیاری از نسخه ها فروخته می شود. اگر این توصیف را نداشته باشید، من فکر می کنم بهترین راه این است که اجتناب شود. نگاهی به بررسی های برتر در مورد Goodreads؛ آنها عمدتا منفی هستند و من با بسیاری از آنچه که می گویند موافقم.
مشاهده لینک اصلی
بررسی من ناپدید شد؟ وای، من تعجب می کنم کسی آن را بر اساس افکار من حذف می کند. به یاد داشته باشید که من آن را دوست نداشتم، از آن نفرت داشتم. این نوشتن نبود، وحشت، غم و تاریکی واقع گرایانه آن را در قلب من گذاشت. از طریق چشم او زندگی می کرد، چشم های مرده او بیش از حد بود. من کتابی را دوست ندارم که باعث ناراحتی و شکسته شدن من شود. من این را دوست نداشتم، آرزو می کردم که آن را بخوانم، اما وقتی که در مورد آن فکر می کنم، خیره کننده تر می شود.
مشاهده لینک اصلی
1.5. استخوان های دوست داشتنی نمونه ای کامل از شروع درخشان بی نظیر اشتباه است. صفحات 1-35 تنها بخشی از این کتاب بود که برای من واقعی بود. بقیه آن را از بودن به حال بد به فقط ساده مضحک رفت. فصل 22 به ویژه دردناک بود - و من به این معنی نیست که در یک زمینه احساسی. این یکی از آن لحظات WTF بود که من خوشحالم از فیلم بریده شد. چیزی که من نمی فهمم - چگونه سوزی می تواند ذهن را بخواند؟ این احتمالا یک چیز بی اهمیت است، اما من بدون آن متوقف شدم. ما حتی نمی دانیم دقیقا چه زمانی سوزی در مورد این توانایی یاد می گیرد. مانند یک روز، او فقط می داند که مردم فکر می کنند - بدون توضیح چگونگی یا چرا. من احساس می کنم این روایت را خراب کرده است. زمان هایی وجود داشت که آن را مانند روایت معمول شخص ثالث احساس می کرد و نه لزوما به نظر دختران مرده در مورد چیزهایی (که همان چیزی است که آن را قرار داده است). لینسدی یکی از شخصیت های بهتر طراحی شده بود. واکنش او نسبت به مرگ سوزی یکی از معدود مواردی بود که اعتقاداتم را نداشتم. از سوی دیگر، رواج وسواس اغراق آمیز و فریبنده بود. من آرزو می کنم که Sebold بیشتر بر روی سوزی ها تمرکز داشته باشد - من کاملا از این ایده استفاده می کنم. اما متأسفانه، چپ آن ناشناخته است، مانند بسیاری دیگر از چیزهایی که به طور بالقوه جالب در کتاب است. من فیلم را ترجیح می دهم. این کار بهتر در نگه داشتن شما از لحاظ عاطفی سرمایه گذاری می کند و راحت تر از 300 صفحه ای از چیزی که اتفاق می افتد را تحمل می کند. پایان دادن به آن هنوز هم لنگ است.
مشاهده لینک اصلی
چرا این کتاب خیلی دوست داشتنی است؟ شاید همین دلیل است که طغرل کودک / ربودن / قتل عمدتا به بالای فهرست CNN.com از داستان های بیشتر خوانده می شود. آمریکا با موضوع درگیر است. این تنها توضیح است که من می توانم از آن فکر کنم. همانطور که توسط متخصصان دیگر در اینجا گفته شده است، کتاب خود را به شدت نوشته شده است، با کاراکتر های صاف، کلیشه ای و پر از اعتراض های وحشتناک خنده دار است. من فقط آن را به پایان رسید به طوری که هیچ کس نمی تواند قدیمی را بکشید @ اما آن را بهتر می شود ... @ در من. انجام نمیدهد. به طور کلی، Id همچنین می خواهم اضافه کنم: هنگامی که مردم می گویند، @ من احساس کردم که شخصیت ها را می شناختم (عنوان هر کتاب را در اینجا قرار می دهم)، مراقب باشید. گاهی اوقات این بدان معنی است که نویسنده یک شخصیت قابل اعتماد را باور دارد؛ اما اغلب به این معنی است که نویسنده یک دسته از شخصیت های بی پایه را که دوست شما به صحت افرادی که آنها می دانند پمپ می کند.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب استخوان های دوست داشتنی
خرید کتاب استخوان های دوست داشتنی
جستجوی کتاب استخوان های دوست داشتنی در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
به طور خلاصه: بیش از حد؛ توصیف متضاد؛ از آنجا که دختران سوزی ماهی قزل آلا را از بهشت می بیند، گفته می شود داستان دختران نوجوان قتل عام است. بنابراین، بدیهی است، آن را به طور مداوم در تلاش برای کشیدن قلب از صفحه اول. در این موارد، گاهی اوقات موفق می شوید - در حالی که بسیاری از آن ها کمی شگفت انگیز است، برخی از لحظات واقعا لمس نیز وجود دارد. با توجه به کتاب ها و همه جا محبوبیت، من فکر کردم ممکن است واقعا خسته کننده باشد، اما در واقع نوشتن این بد نیست، با وجود استفاده بیش از حد مشتاق از استعاره ها و تقلید ها. روایت تصویری قابل اعتماد از یک خانواده را پس از از بین بردن یک فرزند به تصویر می کشد، و اگر نگاه ناامید کننده ای نسبت به سوسیز به نظر می رسد، اگر ناخوشایند مختصر (من مایلم این عنصر را بیشتر مورد بررسی قرار داده شود) جذاب است. با این حال، من با بسیاری از کاراکترها مشکل داشتم. برای مثال، ری و روث. دو نوجوان - یک پسر بچه که یکبار سوزی را بوسید، یکی از دخترانی که به سختی با او صحبت می کردند - واقعا آنقدر سخت است که او را فراموش کرده و در سال های بسیاری پس از آن حرکت کند؟ اگرچه روایت جزئیات هر چیزی را که به آنها اتفاق می افتد، نشان می دهد که Ray به طور خاص (به رغم ظاهرا جذابیت فوق العاده ای دارد) هرگز هیچ ارتباطی با دختری عاشقانه با دختر دیگری در اثر ماندگاری خود با حافظه سوزی ندارد. چقدر راحت است، زیرا شاز در حال تماشای اوست و خواننده تقریبا تشویق شده است که او را به عنوان متعلق به او ببیند. به همین ترتیب، اعمال برخی از خانواده Susies (به ویژه مادرش) برای درک دشوار است. من به خوبی می توانم باور داشته باشم که قتل یک دختر باعث می شود یک مادر افسرده شود، از شوهرش و دیگر فرزندان بیگانه شود و در نهایت خانواده اش باقی بماند - اما هیچ چیز Abigail، صرف نظر از یک مسأله پر جنب و جوش با یکی از پلیس تحقیق مرگ سوزی، در واقع از نقطه نظر او توضیح داده شده است. هنگامی که او خانواده خود را ترک می کند، تصمیم به نظر می رسد کاملا ناخوشایند است - یکی از آن ها در یک دقیقه آویزان است، چه ؟! لحظاتی چون شما فقط به انگیزه های خصوصی خود برای درک انگیزه های خصوصی خود دست نیافته اید. Sebold تلاش می کند تا آقای هاروی، قاتل Susies را هدف قرار دهد و او را انسانی توصیف کند تا تلاش خود را برای جلوگیری از جنایات او انجام دهد. برای مثال، کشتن حیوانات خانگی محله در تلاش بیهوده برای محدود کردن اشتها خود را برای حمله به دختران جوان. (سوزی روحانی می تواند، به نظر می رسد، ذهن ها را بخواند و هر جزئیات رویدادهای گذشته را که در آن دخالت نکرده است، بفهمد؛ دوباره بسیار راحت است و هیچ توضیحی درباره اینکه چگونه او می فهمد که او این قدرت را دارد یا اینکه چگونه آن را اداره می کند) با این حال، شخصیت چنین کلیشه ای در وهله اول است (خرسند کننده تنها، مظهر مادرش، سرگرمی های عجیب و غریب است) که در نهایت به نظر می رسد مانند یک هیولا و نه یک انسان قابل اعتماد است، اما فقط یک شخصیت غریبه ناهموار و غیر متشکل با توجه به اینکه یک قاتل سریال است. همچنین بسیار ناامید کننده است که هرگز گرفتار شده یا خسارت مالی به او داده نشده است. سرانجام پایان دادن به آن. چه چیزی در مورد پایان دادن می گویند ؟! اگر شما کتاب را بخوانید (مگر آنکه شما آن را دوست داشتید)، احتمالا می دانید منظور من چیست. اگر همه چیز را بفهمید، همه چیز درست می گوید این چیزی است که به نظر می رسد کاملا شگفت انگیز است، که حتی نمی تواند آن را پوشش دهد. نه تنها این، بلکه پیام ظریف این نتیجه و پیامدهای اخلاقی برای شخصیت های (زندگی) که در بهترین حالت هستند، بسیار مشکوک هستند. بین این که تفکر این کتاب نوعی خوب و بدبختی بود، بینظیر بود، پایان من را محکم به طبقه بندی منفی برد و بسیاری از مثبت را برای من خراب کرد. با عرض پوزش به آن می گویند، اما این نوع کتاب است که افرادی که به طور معمول چیزی را بخوانند، اما جوجه های روشن، واقعا PROFOUND و MOVING را پیدا خواهند کرد، که ادعا می کند که چرا بسیاری از نسخه ها فروخته می شود. اگر این توصیف را نداشته باشید، من فکر می کنم بهترین راه این است که اجتناب شود. نگاهی به بررسی های برتر در مورد Goodreads؛ آنها عمدتا منفی هستند و من با بسیاری از آنچه که می گویند موافقم.
مشاهده لینک اصلی
بررسی من ناپدید شد؟ وای، من تعجب می کنم کسی آن را بر اساس افکار من حذف می کند. به یاد داشته باشید که من آن را دوست نداشتم، از آن نفرت داشتم. این نوشتن نبود، وحشت، غم و تاریکی واقع گرایانه آن را در قلب من گذاشت. از طریق چشم او زندگی می کرد، چشم های مرده او بیش از حد بود. من کتابی را دوست ندارم که باعث ناراحتی و شکسته شدن من شود. من این را دوست نداشتم، آرزو می کردم که آن را بخوانم، اما وقتی که در مورد آن فکر می کنم، خیره کننده تر می شود.
مشاهده لینک اصلی
1.5. استخوان های دوست داشتنی نمونه ای کامل از شروع درخشان بی نظیر اشتباه است. صفحات 1-35 تنها بخشی از این کتاب بود که برای من واقعی بود. بقیه آن را از بودن به حال بد به فقط ساده مضحک رفت. فصل 22 به ویژه دردناک بود - و من به این معنی نیست که در یک زمینه احساسی. این یکی از آن لحظات WTF بود که من خوشحالم از فیلم بریده شد. چیزی که من نمی فهمم - چگونه سوزی می تواند ذهن را بخواند؟ این احتمالا یک چیز بی اهمیت است، اما من بدون آن متوقف شدم. ما حتی نمی دانیم دقیقا چه زمانی سوزی در مورد این توانایی یاد می گیرد. مانند یک روز، او فقط می داند که مردم فکر می کنند - بدون توضیح چگونگی یا چرا. من احساس می کنم این روایت را خراب کرده است. زمان هایی وجود داشت که آن را مانند روایت معمول شخص ثالث احساس می کرد و نه لزوما به نظر دختران مرده در مورد چیزهایی (که همان چیزی است که آن را قرار داده است). لینسدی یکی از شخصیت های بهتر طراحی شده بود. واکنش او نسبت به مرگ سوزی یکی از معدود مواردی بود که اعتقاداتم را نداشتم. از سوی دیگر، رواج وسواس اغراق آمیز و فریبنده بود. من آرزو می کنم که Sebold بیشتر بر روی سوزی ها تمرکز داشته باشد - من کاملا از این ایده استفاده می کنم. اما متأسفانه، چپ آن ناشناخته است، مانند بسیاری دیگر از چیزهایی که به طور بالقوه جالب در کتاب است. من فیلم را ترجیح می دهم. این کار بهتر در نگه داشتن شما از لحاظ عاطفی سرمایه گذاری می کند و راحت تر از 300 صفحه ای از چیزی که اتفاق می افتد را تحمل می کند. پایان دادن به آن هنوز هم لنگ است.
مشاهده لینک اصلی
چرا این کتاب خیلی دوست داشتنی است؟ شاید همین دلیل است که طغرل کودک / ربودن / قتل عمدتا به بالای فهرست CNN.com از داستان های بیشتر خوانده می شود. آمریکا با موضوع درگیر است. این تنها توضیح است که من می توانم از آن فکر کنم. همانطور که توسط متخصصان دیگر در اینجا گفته شده است، کتاب خود را به شدت نوشته شده است، با کاراکتر های صاف، کلیشه ای و پر از اعتراض های وحشتناک خنده دار است. من فقط آن را به پایان رسید به طوری که هیچ کس نمی تواند قدیمی را بکشید @ اما آن را بهتر می شود ... @ در من. انجام نمیدهد. به طور کلی، Id همچنین می خواهم اضافه کنم: هنگامی که مردم می گویند، @ من احساس کردم که شخصیت ها را می شناختم (عنوان هر کتاب را در اینجا قرار می دهم)، مراقب باشید. گاهی اوقات این بدان معنی است که نویسنده یک شخصیت قابل اعتماد را باور دارد؛ اما اغلب به این معنی است که نویسنده یک دسته از شخصیت های بی پایه را که دوست شما به صحت افرادی که آنها می دانند پمپ می کند.
مشاهده لینک اصلی