این کتاب می‌کوشد تا با استناد به آثار شش فیلسوف بزرگ راه‌حل‌هایی برای مشکلات روزمره ما ارائه کند. با خواندن این کتاب از سقراط می‌آموزیم که عدم محبوبیت را نادیده انگاریم؛ سنکا به ما کمک میکند تا بر احساس یأس و ناامیدی غلبه کنیم؛ و اپیکور بی‌پولی ما را چاره میکند. مونتنی راهنمای مناسبی برای درمان ناکارآیی‌های ماست؛ عشاق دلشکسته می‌توانند با خواندن آثار شوپنهاور تسلی خاطر یابند؛ و کسانی که در زندگی با سختی‌های زیادی روبرو هستند با نیچه همذات‌پنداری خواهند کرد. «تسلی‌بخشی‌های فلسفه» یکی از آخرین آثار آلن دوباتن است که تاکنون بیش از دویست هزار نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است؛
خرید کتاب تسلی بخشی های فلسفه
جستجوی کتاب تسلی بخشی های فلسفه در گودریدز
معرفی کتاب تسلی بخشی های فلسفه از نگاه کاربران
کتاب برای من تسلی‌بخش نبود بلکه حتا در بعضی فصل‌ها نتوانست من را قانع کند. ممکن است آدم سختگیری باشم. اما بعضی از مثال‌ها در مقیاس زندگی امروز نمی‌گنجید و یا زیادی کلیشه بود و بیهوده. مثلاً من یکی احساس مشمئزکننده‌ای بهم دست می‌داد که دوباتن از قول یک فیلسوف خواننده‌اش را راضی کند که پول خوشبختی نمی‌آورد. کم مانده بود از قورت دادن قورباغه و جابه‌جا شدن پنیر هم صحبت کند!
شاید دلیل نارضایتی من از کتاب این است که آدم‌های اهل اندیشه، آدم‌هایی که با فلسفه‌ی سقراط، شوپنهاور، نیچه و دیگرانی که در این کتاب مثال زده شده‌اند، آشنا هستند، می‌بایست به سطحی رسیده باشند که بی‌نیاز از نصایح و پندهایی باشند که دوباتن در دل کتابش آورده. شاید هم این کتاب مخاطبان دیگری دارد که نیازمند دریافت چنین مثال‌هایی هستند و من اشتباه کرده‌ام؛ هم در تشخیص مخاطب و هم در انتخاب کتاب. مثلاً با دانستن این‌که سقراط در هزاران سال پیش از سوی دیگران تأیید نمی‌شد ما هم نباید برای تأیید نشدنمان دلشکسته و غمگین باشیم و زانوی غم بغل بگیریم. می‌توانیم خودمان را بگذاریم جای سقراط بیچاره و یادمان بیاید چطور حاضر شد جام شوکران را بنوشد.
مشاهده لینک اصلی
عموما فلسفه را بیشتر موجب مشغله فکری و دردسر میدانند اما واقعیت آن است که گاه فلسفه تسلی بخش دردها و دغدغه های ما نیز هست.وقتی میگویم تسلی بخش لزوما بدان معنا نیست که برای دردها و مشغله هایمان راه حل پیدا میکند بلکه بدان معناست که به ما دلداری میدهد و درد آن را میکاهد.اگر نزد دیگران محبوب نیستیم شاید به خاطر آن است که همچون سقراط با سوال و جواب های پی در پی عقاید و باور های دیگران را به چالش میکشیم یا اگر مشکل بی پولی داریم اپیکور فیلسوف یونان باستان میتواند ما را تسکین دهد که لذت اگرچه غایت هستی است لیکن بیش از آنکه در ثروت باشد در دوستی،آزادی و تفکر است و چه بسا شخص با ثروتمند شدن تنها به دنبال زندگی مجلل نیست بلکه به دنبال تضمین اعتماد واحترام و جلب توجه دیگران است که یک دوست خوب به آن را به ما میبخشد و برای خوشبخت بودن داشتن یک کلبه و چند دوست خوب ، تفکر و برده دیگران نبودن کفایت میکند.ممکن است شکست عشقی خورده باشید در اینجا شوپنهاور فیلسوف آلمانی است که میتواند به دادمان برسد و بگوید اراده معطوف به حیات که بر عقل انسان غلبه دارد بشررا به دنبال بقا و تولید نسل میکشاند و فرد عاشق شخصی میشود که برای تولید نسل بعدی سالم و سازگار باشد از این رو آنکه به تو جواب رد داده از این روست که برای نسل بعدی شما مناسب و متوازن نبوده وآن نیمه گمشده ات که تو را تکمیل کند درنهایت می یابی.اگر درد و سختی فراوان تو را دربرگرفته بدان که نیچه برای انسان هایی که دوست داشت طلب رنج و سختی میکرد و میگفت
بعد از رنج و سختی است که انسان میتواند لذت واقعی را دریابد و به میزانی که درد و سختی کم تری داشته باشی به همان میزان لذت تو نیز کاهش می یابد
سبک نویسنده در این کتاب در نوع خود جالب و قابل توجه بود که از این دید به فلسفه بنگرد و آن را برای مخاطبشان بازگو کند از خواندن آن لذت بردم و چیزهای زیادی هم یادگرفتم برای آغاز مطالعه فلسفه مناسب است و به کسانی که میخواهند فلسفه بخوانند یا از خواندن آن ناامید شده اند توصیه میشود
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تسلی بخشی های فلسفه
خرید کتاب تسلی بخشی های فلسفه
جستجوی کتاب تسلی بخشی های فلسفه در گودریدز
شاید دلیل نارضایتی من از کتاب این است که آدم‌های اهل اندیشه، آدم‌هایی که با فلسفه‌ی سقراط، شوپنهاور، نیچه و دیگرانی که در این کتاب مثال زده شده‌اند، آشنا هستند، می‌بایست به سطحی رسیده باشند که بی‌نیاز از نصایح و پندهایی باشند که دوباتن در دل کتابش آورده. شاید هم این کتاب مخاطبان دیگری دارد که نیازمند دریافت چنین مثال‌هایی هستند و من اشتباه کرده‌ام؛ هم در تشخیص مخاطب و هم در انتخاب کتاب. مثلاً با دانستن این‌که سقراط در هزاران سال پیش از سوی دیگران تأیید نمی‌شد ما هم نباید برای تأیید نشدنمان دلشکسته و غمگین باشیم و زانوی غم بغل بگیریم. می‌توانیم خودمان را بگذاریم جای سقراط بیچاره و یادمان بیاید چطور حاضر شد جام شوکران را بنوشد.
مشاهده لینک اصلی
عموما فلسفه را بیشتر موجب مشغله فکری و دردسر میدانند اما واقعیت آن است که گاه فلسفه تسلی بخش دردها و دغدغه های ما نیز هست.وقتی میگویم تسلی بخش لزوما بدان معنا نیست که برای دردها و مشغله هایمان راه حل پیدا میکند بلکه بدان معناست که به ما دلداری میدهد و درد آن را میکاهد.اگر نزد دیگران محبوب نیستیم شاید به خاطر آن است که همچون سقراط با سوال و جواب های پی در پی عقاید و باور های دیگران را به چالش میکشیم یا اگر مشکل بی پولی داریم اپیکور فیلسوف یونان باستان میتواند ما را تسکین دهد که لذت اگرچه غایت هستی است لیکن بیش از آنکه در ثروت باشد در دوستی،آزادی و تفکر است و چه بسا شخص با ثروتمند شدن تنها به دنبال زندگی مجلل نیست بلکه به دنبال تضمین اعتماد واحترام و جلب توجه دیگران است که یک دوست خوب به آن را به ما میبخشد و برای خوشبخت بودن داشتن یک کلبه و چند دوست خوب ، تفکر و برده دیگران نبودن کفایت میکند.ممکن است شکست عشقی خورده باشید در اینجا شوپنهاور فیلسوف آلمانی است که میتواند به دادمان برسد و بگوید اراده معطوف به حیات که بر عقل انسان غلبه دارد بشررا به دنبال بقا و تولید نسل میکشاند و فرد عاشق شخصی میشود که برای تولید نسل بعدی سالم و سازگار باشد از این رو آنکه به تو جواب رد داده از این روست که برای نسل بعدی شما مناسب و متوازن نبوده وآن نیمه گمشده ات که تو را تکمیل کند درنهایت می یابی.اگر درد و سختی فراوان تو را دربرگرفته بدان که نیچه برای انسان هایی که دوست داشت طلب رنج و سختی میکرد و میگفت
بعد از رنج و سختی است که انسان میتواند لذت واقعی را دریابد و به میزانی که درد و سختی کم تری داشته باشی به همان میزان لذت تو نیز کاهش می یابد
سبک نویسنده در این کتاب در نوع خود جالب و قابل توجه بود که از این دید به فلسفه بنگرد و آن را برای مخاطبشان بازگو کند از خواندن آن لذت بردم و چیزهای زیادی هم یادگرفتم برای آغاز مطالعه فلسفه مناسب است و به کسانی که میخواهند فلسفه بخوانند یا از خواندن آن ناامید شده اند توصیه میشود
مشاهده لینک اصلی